یادداشت Kimia
1404/1/8

یادداشتی بر کتاب رویافروشی دالرگات اثر لی مییه به آخر کتاب رسیدم...ورق آخر رو دیدم،پشتش رو دیدم... چیزی نبود پشت جلد رو دوباره خوندم.اما نه... انگار توی صفحات آخر کتاب دنبال داستان بیشتر بودم،دنبال جادوی بیشتر،دنبال کلماتی که دوباره چشمامو ببندم و فضایی خیالی اما شیرین رو تصور کنم و کیف کنم تصویرسازیهای کتاب به نظرم یکی از نقاط قوتش بود و فضای کتاب رو هرچه بیشتر برام قابل تصور و واقعی میکرد انگار خودم توی مغازهی دالرگات مشغول به کارم و توی اون دهکده زندگی میکنم:) کتاب برای من بوی فرنیهای خوشمزهی مامانمو داشت:) واقعاً با خوندنش کیف کردم و تموم شدنش غمگینم کرد امیدوارم بخونیدش و مثل من غرق دنیای خیالی شیرینش بشید و لذت ببرید
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.