یادداشت مهدی منزوی

مارک  و پلو: مجموعه ای از سفرنامه ها و عکس ها
        "مارک و پلو" اثر "منصور ضابطیان" مجموعه ای از سفرنامه های ضابطیان به فرانسه، اسپانیا، لبنان، هندوستان، ایتالیا، اتریش، ارمنستان، کره جنوبی، امریکا.
اولین چیزی که در این کتاب توجه رو بخودش جلب میکنه گرافیک و صفحه بندیه. اول کتاب چند عکس رنگی از سفرها که دل آدم باز میش، جابجای کتاب هم عکس های مرتبط چاپ شده انا سیاه و سفید. با ورق زدن کتاب دلت میخواد زودتر بری صفحه بعد ببینی عکس بعدی مال چیه. یه حس دوران کودکی با خوندن کتابهای عکس دار که اگر همه عکسها رنگی بود که نور علی نور. فهرست کتاب هم جالبه و خلاقانه که عکس روی جلد هم هست.
فکر میکنم این اولین مجموعه سفرنامه ضابطیان باشه. انگار دست گرمی بوده، در مقایسه با آخرین سفرنامش "استامبولی"، این مجموعه خیلی خلاصه هست با اینکه بعضی کشورها رو چندین مرتبه سفر کرده اند. یک نکته جالب در سفرنامه های ایشون ،توجه بیشتر به آدم‌هاست تا مکانها و معماری و تاریخ. واقعا بنظر خودم رفتار حال مردمان یک سرزمین مهمتر از آثار گذشتگانشون هست. 
در سفر پاریس که یخورده کمتر خلاصه هست سال ۱۳۸۴ به دیدن خانم مهرانه قائمی میره ، دختری که مبتلا به بیماری تنفسی CF بوده و با کمک های مردمی به فرانسه رفته برای عمل ولی دچار مشکلات عجیب و غریبی شده و بعد چندسال هنوز عمل نشده، نمیدونم سرنوشت این دختر الان چیشده؟! تو اینترنت چیز جدیدی پیدا نکردم. فرانسه جا داره یک کتاب اختصاصی داشته باشه.
کشور بعدی بارسلون در اسپانیاست، خیلی خلاصه و بخش زیادی مربوط به بررسی نشریات اونجاست. اسپانیا هم بنظرم خیلی بیشتر از این حرفها جای حرف داره.
 بعدی لبنان و بیروت در سال ۱۳۸۲ قبل از جنگ ۳۳ روزه ۱۳۸۵ با اسرائیل. من لبنان رو ندیدم ولی مطمئنم در حقش کم لطفی شده و کتابی  مجزا رو میطلبه. در اینجا هم بخشی به روزنامه مشهور السفیر اختصاص داره. سفر لبنان با هواپیما از تهران به دمشق و از مرز زمینی به بیروت بوده در نتیجه یادداشتی هم از دمشق وجود داره و زینبیه و عکسی از مزار دکتر شریعتی. 
کشور بعدی هندوستان که حدس می‌زنم سال ۲۰۰۵ بوده، اونجا هم جزو کشورهاییه که خیلی دوست دارم ببینم. همانطور که انتظارش رو داشتم اختلاف طبقاتی و فقر بخش اصلی یادداشت‌ها هست.
بعدی ایتالیا و اتریش نوروز ۱۳۸۵، این دو تا رو هم ندیدم. اولش نوشته "آدم هارو می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد، آنهایی که ایتالیا را دیده اند و آنهایی که ایتالیا را ندیده اند.اگر کسی ناگزیر به انتخاب تنها یک نقطه از دنیا برای سفر باشد و ایتالیا را انتخاب کند، مسلما ضرر نکرده است."
یادداشت‌ها مایه طنزآمیز هم دارند، اصلا ضابطیان حرف زدنش هم همیشه با یک لبخند همراهه. در مورد ونیز میگه بهترین چیزی که میشه در اون دید، پنجره هایی که در فاصله کمی از سطح زمین قرار دارند و به رهگذران فضول این امکان رو میده که سرک بکشند!" 
بعدی ارمنستان و ایروان که متاسفانه سالش ذکر نشده، خیلی کوتاهه و ممکنه خیلی قدیمی باشه چون با تجربه سفر خودم خیلی متفاوته.
کره جنوبی و سئول بعد از سریال یانگوم و از طرف شبکه دو تلویزیون، در کره جنوبی چون خودم مدتی زندگی کردم و نه فقط سفر چند روزه، خیلی حرف دارم که این چند صفحه سفرنامه بچشمم نمیاد.
و آخرین کشور امریکا، واشنگتن دی سی، لس انجلس، نیومکزیکو، نیویورک
متاسفانه این هم سال نداره ولی در دوران بوش پسر و در دوران جنگ عراق بوده. در مورد اسم لس انجلس مطلبی نوشته که برام جالب بود. "شهر در سال ۱۷۸۱ توسط یک سرهنگ اسپانیایی بنا شده. اسم این شهر را به اسپانیایی می گذارد:
El pueblo do Nuestra senora la Reina de Los Angeles !
دهکده ی بانوی ما، ملکه فرشتگان
شهر در سال ۱۸۴۷ به لس آنجلس تعییر نام داد... شهر فرشته ها"
یادداشت‌های امریکا هم کمی مفصل تر هست، از اونجا که امریکا رو هم ندیدم نظری ندارم، ولی جمع بندی نویسنده رو بعنوان حسن ختام اینجا ذکر میکنم. "مجموعه عوامل مختلف، مردم آمریکا را مردمی خوش برخورد، مهربان، اخلاقی و بیش از حد انتظار مذهبی کرده است. مردمانی که با تصویر ذهنی ما از آمریکایی ها که بیشتر حاصل تصاویر هالیوودی است، تفاوت های فراوان دارد. چنان که سینمای ما هم نتوانسته معرفی درستی از واقعیت جامعه ایرانی در خارج از ایران باشد. مردم آمریکا در هیچ زاویه ای شبیه سیاستمداران حاکم بر کشورشان نیستند.... و من از دیدن این همه تفاوت شگفت زده نمی‌شوم که شرایطی مشابه این را در نقاط دیگر دنیا هم دیده ام." من هم شگفت زده نمیشم مثلا ایران خودمان!

۱۷۶ صفحه
#مارک_و_پلو #منصور_ضابطیان #نشر_مثلث


      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.