یادداشت حنا
1404/5/25

انقلاب چیزی نیست که یک شبه اتفاق بی افته.اولش با زمزمه های کوچیک شروع میشه توی ذهن یه عده میشینه و آروم آروم کنترل اون هارو به دست میگیره.اون افکار کوچیک تبدیل به رودی از آرمان میشن و به دریایی از تفکرات افراطی ختم میشن. اما باید ترسید از زمانی که دریا طغیان میکنه و سیل انقلاب شروع میشه چون مهم نیست که کجای این صحنه هستی ، وقتی آب تو رو در بر بگیره یا باید با جریان همراه و یا غرق بشی. 📖 ماجرا چیه؟ ما تو آیندهای نزدیک و ترسناک هستیم؛ جایی که کشور آمریکا دیگه وجود نداره و به جاش "جمهوری گیلیاد" با یک حکومت تمامیتخواه و مذهبی روی کار اومده. قانونها وحشتناک سختگیرانهان، مخصوصاً برای زنها: • حق کار کردن ندارن. • حق مالکیت و پول ندارن. • حتی اسم واقعیشون هم ازشون گرفته شده. بعضی از زنها رو به عنوان "ندیمه" انتخاب میکنن: زنهایی که تنها وظیفهشون زاییدن بچه برای مردان قدرتمند این حکومت و همسران نازاشونه. راوی داستان، "آفرد" (که اسم واقعیشو هیچوقت نمیفهمیم) یکی از همین ندیمههاست و ما از نگاه اون میبینیم که چطور قوانین، عشق، خاطرات گذشته و انسانیتش داره زیر این نظام له میشه. 💭 نظر شخصی این کتاب یه جورایی مثل مشت محکم وسط صورت میمونه. نه فقط به خاطر فضای خفقانبارش، بلکه چون آدم میفهمه همچین آیندهای فقط یه کابوس علمیتخیلی نیست؛ ریشههاش همین الان تو بعضی جوامع هست. مارگارت اتوود با ظرافت نشون میده که چطور آزادی و حقوق انسانی قدم به قدم و خیلی نامحسوس از بین میره، تا جایی که آدم یه روز بیدار میشه و میبینه توی یه قفسه گیر افتاده. شخصاً وقتی میخوندم، چند جا کتاب رو بستم و یه نفس عمیق کشیدم چون حس خفگی و خشم و ناتوانی کلافهم کرده بود ولی در نهایت همین حس ها باعث شد کتاب برام با ارزشتر بشه. ✨ از قشنگیهای کتاب "وقتی به گذشته فکر میکنیم، انگار همه چیز همیشه سرراست و حتمی بوده، ولی در واقعیت، همیشه فقط رشتهای از لحظههاست که میشد جور دیگهای هم بچرخه." "آنها به ما گفتند آزادی خطرناک است، ولی این را نگفتند که اسارت چه آرام و بیصدا ما را از بین میبرد." " آهسته مي گويم، بهتر؟ چطور میشه گفت این طوری بهتره؟ -می گوید: بهتر بودن معناش این نیست که بهتر برای همه. بهتر همیشه برای بعضی ها یعنی بدتر." 📚 کیفیت ترجمه ترجمههای مختلفی از این کتاب توی بازار هست ولی ترجمه سهیل سمی از نشر ققنوس، روانتر و خوشخوانتر از بقیهست. ترجمه سهیل سمی رسمی، دقیق و وفادار به متن اصلیه و همین باعث شده که فضای سرد و بیرحم داستان به خوبی حفظ بشه. 📝نتیجه گیری سرگذشت ندیمه کتابیه که حرفی برای گفتن داره، این یه داستان و رمان فانتزی و علمی-تخیلی نیست؛این کتاب یه بخشی از تاریخ و آیندهست؛ نه فقط یک روایت ضدآرمانشهری، بلکه هشداری درباره چیزهاییه که ممکنه آرام و بیسر و صدا از دست بدیم. بهت قول میدم بعد از تموم کردن این کتاب مدت ها ذهنت درگیر این سوال باشه که، اگه روزی قانون، بدن و فکرت رو تحت کنترل بگیره، چقدر طول میکشه که بهش عادت کنی؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.