یادداشت maryam torabi
5 روز پیش
امروز قراره با شهید دیگری آشنا بشیم به اسم شهید محمدمهدی خادمالشریعه. کتاب از جایی شروع میشه که فردی که تو کار فیلمسازیه یه مشکل چشمی پیدا میکنه ک تا چند صباح دیگ کلا نابینا میشه برای همین میخواد آخرین کارشو در مورد این شهید انجام بده. این شهید فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا (ع) بوده. رو تنگه چذابه فعالیت بخصوصی از خودش نشون داده... تنگه چذابه که از اسمش پیداست یه قسمتی بوده بین نیزار آبی و رمل که صدام یبار حمله کرده بوده و بستان رو گرفته بوده بچه ها پس گرفته بودن ولی دوباره حمله های شدیدی از سمت عراقیا میدیدن که حفظ کردنش کار سختی بوده. مثلا به قول ینفر تو کتاب که گفت: «بچههای خراسان کار بزرگی کردن... یادم نیست این تعبیر مال کیه؛ ولی خیلی درسته... اگه پدافند چذابه شکست میخورد، مثل این بود که داستان اُحُد تکرار شده باشه.» از شهید پرسیده بودن دوست داری در چه حالتی شهید شی گفت با صورت سالم و تر و تمیز که نحوه شهید شدنش اینجوری بوده ک ترکش به پشت سرش خورده بوده. خون فقط از پایین لاله گوشش رو لباسش میریخته.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.