یادداشت Karina

Karina

Karina

2 روز پیش

«شانس؟ حتم
        «شانس؟ حتما شوخی میکنی  رسما خود جهنم بود برادر!»
 
گاهی زندگی مرواریدی را پیش پایمان می‌گذارد؛ درخشان، وسوسه‌گر، شبیه امیدی که گمان می‌کنیم کلید همه درهای بسته است. دست دراز می‌کنیم، آن را محکم می‌گیریم، با چشم‌هایی پر از رویا و دلی سرشار از اشتیاق. اما چه زود می‌فهمیم این درخشش همیشه نجات‌بخش نیست. گاهی آنچه به نظر گوهر می‌آید، آتشی‌ست که آرامش را می‌سوزاند.🪩

🪽 خوشبختی در دستیابی به آرزوهای دوردست نیست، بلکه در همان لحظه‌های ساده‌ای‌ست که اغلب نادیده‌شان می‌گیریم. خانه‌ای کوچک اما پر از خنده، دستی که دستت را می‌فشارد، نگاهی که با عشق آرامت می‌کند… این‌ها گنج‌های واقعی‌اند.هر چه فراتر بروی، هر چه بیشتر چشم بدوزی به درخشش بیرون از خودت، خطر آن هست که گنج حقیقی را از کف بدهی.🏃‍♀️

مرواریدِ زندگی می‌تواند فریبنده باشد؛ می‌تواند آدمی را به جنگ با خودش و جهان بکشاند. و بهایش گاهی آن‌قدر سنگین است که حتی عشق، حتی جان عزیزترین‌هایت را هم می‌بلعد. عبرت این است: هر آرزو، ارزش تعقیب ندارد. هر نوری، نور راه نیست.🌙
 باید با دلِ بیدار ببینی، وگرنه همان چیزی که روزی امیدت بود، می‌تواند به زنجیر نابودی‌ات بدل شود.🌚✨
------
توصیفات این کتاب خدا بودن. شخصیت خوانا فوق العاده قوی و یک زن به تمام معنا کامل بود. واقعا بی نظیر و بیش از حد پند آموز بود. 
      
77

13

(0/1000)

نظرات

Mika

Mika

دیروز

✨🥲
1

1

Karina

Karina

دیروز

💋 

1