یادداشت Liam
1404/3/18
فقط وقتی دونفر میتونن یه راز رو نگه دارن که یکیشون بمیره.! ×خطر اسپویل× یکی دیگه از کتابای مک فادن که روند داستان سریع و با هیجان بود و کشش خوبی داشت و زود خونده میشد اما انگار داستان یجاهایی باگ داشت . یعنی یه سوالایی برای خواننده باقی میموند . اول اینکه نوا چطور یهویی اینقدر مهربون شد؟ دوم اینکه مگه نوا و کلیر هتل رو رزرو نکرده بودن . یعنی موقع رزرو نفهمیدن هتلی وجود نداره؟ سوم مگه سوار ماشین کلیر نبودن. پس چطوری لینزی و وارنر پیش بینی کرده بودن که ماشین کجا خراب میشه که اینا با پیاده برن تا لینزی تمشک بخوره و...؟ و چهارم اینکه خب اگه بحث انتقام از افراد خیانتکار باشه چرا میشل کشته شد . اونکه کاری نکرده بود . در نهایت بنظرم بیشتر یه رمان هیجانی جنایی بود تا معمایی . شاید قاتل غیرقابل حدس بود تقریبا اما این اتفاقاتی هم که افتاد ممکن نبود ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.