یادداشت زهرا سادات رضایی

        کیتی یه دختر روستایی پر استعداده. وقتی می‌فهمه که تو محل کارش، پشت سرش بهش می‌گن "کیتی کشاورز "سعی می‌کنه از شر لهجه‌ش، موهای فرش و اسمش و هر چیزی که اون رو به روستا متصل می‌کنه خلاص شه. تو اینستاگرام یه زندگی شاد و غیر واقعی برای خودش جور می‌کنه و نمی‌خواد پدرش متوجه شه که اوضاع زندگیش تو لندن، و کارش تو شرکت به شدت شلم شورباست.
فضاسازی خوبی داشت. ادبیاتش خاص نبود‌. جمله‌های خاصی که شگفت زدت کنه نداشت. کم و بیش باز نویسی ضرب المثل ظاهر زندگی دیگران رو با باطن زندگی خودت مقایسه نکن بود. کم کم پوسته‌ی متظاهر زندگی آدما ترک می‌خوره و نمای واقعی‌‌شون پیدا می‌شه. یه جورایی  هم پشیمونم از خوندنش وقتی تو ده ها صفحه‌ش مستقیم اشاره می‌کرد که قلپ قلپ زهرماری می‌خوردن. و خب یه سری توضیحات بی پرده  هم داشت که می‌دونی خیلی برام سواله که چه طور مجوز چاپ گرفت؟
      
18

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.