یادداشت هارمونی📚

        کتاب قشنگیه
داستان درباره ی دختری به نام گریسی هست 
اگر ابر سیاهی برای مدت طولانی بالای خونه ی آدم ها میماند و اون ابر بارون نمی بارید نشانه ی این بود که ابر آمده  روح اون آدم رو ببره
و داستان از اونجایی شروع میشه که یک ابر سیاه بالای خانه گریسی و خانواده اش دیده میشود که احتمالا مال برادر چهار پنج ساله ی گریسی سم بود 
سم مریض بود
اینجوری میشه که اونها تصمیم میگیرن به انتهای دنیا برن تا از  شر اون ابر خلاص بشن
و یه داستان ماجراجویی و هیجان انگیزی به وجود میاد
ولی در حالی که همه ی اونها اشتباه میکردن  ابر مال عضو دیگری از خانواده بود...
      
4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.