یادداشت سعید بیگی
1403/12/11
زبان روایت و نثر کتاب روان و خوب است و مانند دیگر کتابهای مجموعه، با تصاویر جالب و ابتکاری، بسیار چشمنواز شده است. نویسنده در این کتاب؛ از پایان حکومت زندیان و آغاز حکومت قاجاریان با آقامحمدخان (آغامحمدخان)، حکایاتی را به طور خلاصه از این دوران، بهویژه دوران فتحعلیشاه و جنگهای ایران و روس و تلاشهای عباس میرزا برای پیروزی ایران در این جنگها، بیان نموده و ما با یک روایت گذرا از تاریخ ایران، در اوایل قاجار روبرو هستیم. در این رهگذر علاوه بر فعالیتهای مهم؛ چون جنگهای ایران و روس، به تلاشهای اروپاییان به نام تجارت و به این بهانه، سلطه بر ایران برای به غارت بردنِ ذخایر و منابع خدادادی ایران در دوران قاجار و بهویژه حکومت فتحعلیشاه قاجار، اشاراتی شده است. اروپاییان یعنی انگلیسیها، فرانسویها و نیز روسیۀ تزاری، هر کدام در تلاشند که دیگران را از میدان به در کنند و در این مسیر، شاهان ایران را با خود همراه کنند. هنگامی که قراردادی را با ایران برای حمایت از شاه ایران و کشور ایران، در برابر دشمن مشترک میبندند، اگر در اروپا با آن دولت آشتی یا صلح کرده باشند، بلافاصله و بدون متعهد بودن به قول و قرارشان در پیمان نامهها، پشت ایران را خالی کرده و از ایران میخواهند با طرف دیگر، که اکنون دوست آنها شده بود، از درِ آشتی درآیند. از همه جالبتر، رفتار و برخورد شاهان ایران بهویژه در دوران قاجار بود که آلت دست دولتهای استعمارگر انگلیس، فرانسه و روسیه قرار میگرفتند و آنها هم مثل عروسکی، شاه و به تَبَع وی، ایران را به رقص و رفتار مورد نظرشان وا میداشتند. شاه ایران، درگیر مسائل داخلی حرمسرای خویش است و فرصت ندارد تا به سیاست و اجتماع بپردازد و از اخبار روز دنیا، بیاطلاع است و وضعیت دربار و درباریان نیز اَسَفناک است، زیرا در فساد و رشوه و دزدی غرق شده است. نبرد بیپایان شاهزادگانِ فراوان و متعدد هم، کار را برای دلسوزانی چون عباس میرزا سخت و سختتر کرده است و کمک علما و مردم نیز، به حال این بیمار ناتوانِ میهن، کمکی نمیکند و وطنِ بیمار رو به احتضار میرود. و از همه دردناکتر، بازار وطنفروشی و خیانت است که صحنۀ سیاست این سرزمینِ ستمدیده و مظلوم و بیدفاع را لحظهای و آنی ترک نمیکند و خائنان به جای تنبیهشدن، تشویق میشوند و پُستهای بالاتر و درآمد بیشتر به عنوان هدیه و پیشکشِ خوشخدمتی و چاپلوسی میگیرند. در همین دوران است که پیمانها و عهدنامههای ننگینی به ایران تحمیل میشود که بخشهای بزرگی از سرزمین ایران را، از مادر وطن جدا کرده و به دست دشمن میدهند و در این میان، آنچه کمترین اهمیت را برای شاهان ایران دارد، سرنوشت ایرانیانی است که نمیخواهند از ایران جدا و دور بمانند و دست به قیام میزنند و مقاومت میکنند و بالاخره جان خود را در پای این هدف والا قربانی میکنند. به قول حافظ شیرازی: «در عَهدِ پادشاهِ خطابخشِ جُرمپوش ||||| حافظ قَرابهکِش شُد و مُفتی پیالهنوش!» نویسنده در پایان هر جلد از این مجموعه کتابهای «سرگذشت استعمار»، برخی از منابع استفاده شده برای نوشتن این کتابها را نام برده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.