یادداشت پرستو خلیلی

وحشی
        خب این کتاب هم با فراز و نشیب هایی که داشت بالاخره تموم شد.

خلاصه ی کوتاهی از کتاب: کتاب یه اتوبیوگرافی هستش، یعنی نویسنده زندگی خودش رو نوشته و اون رو به صورت کتاب در اختیار مردم قرار داده، نویسنده، شرل استراید. یه دختر، یه زن، یه همسر، که بعد از از دست دادن مادرش زندگی‌ش از هم می‌پاشه. و سعی میکنه با پیاده روی درمسیر پَسِفیک کِرِست شروع جدیدی رو رقم بزنه...

نقد کتاب:
اوایل کتاب همون فصل های اول و دوم، نویسنده مشتاق برای حرف زدن، برای توضیح دادن زندگیش، برای نوشتن درد و مشکلاتی که باهاشون دست و پنجه نرم کرده، و البته باخوندن اینا و شنیدنش شما نه تنها خسته نمی‌شید بلکه مشتاق هم می‌شید.
لا به لای حرفاش می‌تونید حس کنید که اون از مرگ زود هنگام مادرش ناراحته، خیلی زیاد، و همه رو مقصر میدونه، خودش رو پدرش رو، خواهر و برادرش رو. شرل حتی سعی میکنه که جای مادرش رو توی خانوادش پر کنه اما موفق نمیشه، و همین موفق نشدنش باعث به وجود اومدن 
مشکلات بعدیش میشه..
در پایان کتاب هم حتی خودش براش سخت بود ک باور کنه این راه عظیم و سخت دیگ تموم شده و حالا وقته استراحته.

شرل یه زن جنگجو بود، اون ملکه ی پَسِفیک کِرِست بود، لقبی که سه جنگجو بهش دادن، اون خسته نشد، تسلیم نشد، دست نکشید، بااینکه کلی بلا توی راه سرش اومد، بااینکه شش ناخن پاش رو از دست داد و نزدیک بود چند بار مار های زنگی رو له کنه ولی اون هیچوقت دست از تلاش نکشید......

حتما حتما خوندن این کتاب رو توصیه میکنم❤️
      
13

3

(0/1000)

نظرات

آخرش با کی ازدواج کرد من نفهمیدم ؟!

0