یادداشت ✨️Lilac ✨️
1403/3/21
4.2
78
به نام خدا اول از همه باید بگم قلم جذاب و ترجمه فوقالعاده بود کلمات خیلی زیبا کنار هم چیده شده بودند مغزم رو خیلی درگیر کرد و احساسات متنوعی رو طی خوندنش تجربه کردم به اونایی که اعصاب و قلب ضعیفی دارن پیشنهادش نمیکنم چون کم مونده بود خودمم مثل شخصیتها روانی بشم 🙂🤌 روایت مختصری بود از یک زندگی مشترک که ما از انتها و پایانش خبر داشتیم شخصیت اصلی (مرده) اوایل داستان نگاهی کاملا ضد زن، خودبین و مغرورانه داشت اما در انتها متوجه شد که اشتباه میکرده حالا چرا نگاهش اینطور بود؟ خب من فکر میکنم داشت سعی میکرد با خرد کردن دختره انتقام خوار و ذلیل شدنهای خودش در گذشته رو از دنیا بگیره انگار نیاز داشت که ثابت کن ترسو و بیارزش نیست یکی از مهمترین چیزهایی که توی کتاب بهش اشاره شد حرف زدن بود. زوج داستان دربارهی بزرگترین مشکلاتشون باهم حرف نمیزدن چه برسه به اختلافات کوچیکشون. انگار منتظر بودن یکی از آسمون نازل شه همه چی رو حل کنه 🙄 بنده به شخصه معتقدم اغلب مشکلات حل نمیشن چون هیچ کس برای حرف زدن پیشقدم نمیشه شاید اون مشکل یه چیز کوچیک و کمارزش باشه ولی اگه تو دل بمونه و حل نشه به یه عقدهی بزرگ تبدیل میشه در آخر باید بگم این اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم. قلم و ایده جذاب بود ولی اونقدر که اعصابمو به هم ریخت علاقهام رو بدست نیاورده از دست دادم 🫠
(0/1000)
1403/3/21
1