یادداشت امیر پوریوسف

        مجموعه  غزلیاتی که اکثرش را در انجمن ادبی تبریز از زبان خود امین عزیز شنیده‌ام. 

شعرهایی پر از شکوه از دوری و بی وفایی معشوق

غزل ۱
زخمی که از نگاه تو بر باورم نشست
آن را کنار زخم زبانت گذاشتیم

غزل ۲
قصه برجاست، تو اینجا و من آنجا مانده
رد چشمان تو بر شانه من جا مانده

غزل ۱۷
رفته ای از خانه ام اما هنوز آثار هست
جای قاب خالی از تو گوشه دیوار هست

غزل ۴۸
تکیه چو بر قامت در می‌دهی 
بوی نفس‌گیر سفر می‌دهی

این چه مرامی است در آیین‌تان
می‌روی و بعد خبر می‌دهی

و اما شعری  که از این مجموعه بیشتر به دلم نشست
هر لحظه از ساعات عمرت سهم من می بود
چون روزها در قلب و شب ها در سرت بودم

تا بر سرت فریاد کردمزود رنجیدی
گفتی گناهم چیست؟ اینکه مادرت بودم؟

شاید که روزی باورت را درک میکردم
جای پسر بودن اگر من دخترت بودم
      

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.