یادداشت ریحانه رمضانی
1403/12/17
『هو النور』 "_چطور میشه ملتی رو نابود کرد؟ فرهنگشون رو ازشون بگیر. چطور میشه چنین کاری کرد؟ باید زبانشون رو بگیری، تاریخ و هویتشون رو بگیری. چطور این کار رو میکنی؟ _کتابهاشون رو ممنوع میکنی." این کتاب درمورد زمانیه که کشور لیتوانی در سلطهی روس بود و تزار، زبان لیتوانیایی و همچنین کتابهای لیتوانیایی رو ممنوع کرده بود. داستان حول محور کتاببرها (knygnesiai) میگرده. این افراد کتابها رو قاچاق میکردند تا به دست مردم برسونند و نزارند که فرهنگ و زبان این کشور نابود بشه. پدر و مادر آدرا (شخصیت اصلی کتاب) به دلیل قاچاق کتاب توسط قزاقها دستگیر میشوند و آدرا میمونه و یک کتاب! درحالی که حتی نمیدونه کتابها چه ارزشی دارند... اواسط داستان کمی کند پیش میرفت و به نظرم نویسنده نتونسته بود هیجان کافی رو به وجود بیاره ولی انتهای کتاب اوج بسیار خوبی گرفت و به شخصه بین احساسات شدید و هیجان گرفتار بودم. مردمی که فقط میخواستند به زبان خود کتاب بخونند و حرف بزنند، سزاوار این ظلم و ستم نبودند.... ۱۳ شهریور ۱۴۰۱
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.