یادداشت امیررضا
1402/1/30
آمیزهای از عشق، فاصله، جدایی، آرزو، خیال، بیماری ، سختی و ایثار راز عشاق حقیقی همین است، ایثار برای معشوق... جایی که وصال به معشوق ، عاشق را به فنا میکشاند، منتها الیه عاشقی..... رمان خیلی خوبی بود، تنها سوالی که موقع خوندنش از خودم میپرسیدم این بود که اگه من جای هرکدوم از دو طرف قرار میگرفتم، واکنشم چی بود؟ گذشتن از زندگی خودم برای سلامتی معشوقم؟ یا صبر برای دیدن نابودی معشوقم؟ شاید گذشت برای من آسون تره، ولی ذره ذره آب شدن معشوقم رو دیدن فک نکنم قابل تحمل باشه برام. نکته دوس داشتنی این رمان حالت واقعی بودنش بود، مثل خیلی کتابای دیگه عشق اسطوره ای و زندگی های لاکچری و از اینجور تخیلات نداشت، واقعی بود، ملموس بود، تو جهان خودمون ماجرا ها رقم میخورد، خلاصه؛ عشق از بطن درد برخاسته بود، اونم درست تو بطن یک جامعه معمولی. من کم رمان میخونم، چون عملا چیزی از رمان ها نمیشه یادگرفت، ترجیحم کتابای علمی فلسفی روانشناسیه ، ولی این رمان از معدود رمان هاییه که میتونم بفهممش، ازش چیزی یادبگیرم که شاید در آینده بدردم بخوره، فقط کافیه مفهوم عشق و ایثار رو بسط بدم، به عشق فرزند، همسر، خانواده، طبیعت و ... شاید کمبود دنیای ما همین ایثار عاشقانس که اینقدر چهرش زشت و اذیت کننده شده یه جای دیگش بحث رسیدن به پنج قدم فاصله بود، ریسک کردن سر زندگی برای نزدیک تر شدن به معشوق ، شاید لازمهی هر وجود عاشقی همین باشه، ریسک کردن عاقلانهی عاشقانه ، اینجاست که عقل و عشق کنارهم قرار میگیرن، نه روبروی هم چه کسی خبر داره از ته قصه؟ شاید ویل هم ریه سالم پیدا بشه براش، شاید میشه جلد دومی نوشت برای صفر شدن ابدی پنج قدم ها.... این کتاب رو میتونین از نرم افزار فراکتاب دریافت کنید: http://www.faraketab.ir/b/107103?u=614930
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.