یادداشت بهراد مهدوی آئین

به‌نام حضر
        به‌نام حضرت دوست.
این نوع کتاب‌ها که اتفاقا کتاب‌های کوچک و دوست‌داشتنی هم هستند بیشتر از اینکه برای دادن علم در فلان موضوع باشند برای دادن یک نقشه از آن علم برای شما هستند.
درنظر داشته باشید که این کتاب‌ها في‌الواقع کتاب‌هایی هستند که به‌جای اینکه اول کتاب نوشته شود بعد فهرست،اول فهرست نوشته شده است بعد کتاب! یعنی بهتر است اول فهرست آنها را بخوانید و بعد بروید سراغ خود کتاب!.
بگذارید یک مثال بزنیم،
صفحه ۱۳۲ این کتاب را می‌خوانیم.
جبر و اختیار
درباور مسیحی،خدا به آدم این آزادی را داد که انتخاب کند میوه ممنوعه را بخورد یا نه.هرچند او همه‌توان است،به ما اجازه داده است تا اعمال خود را انتخاب کنیم.اما او همین‌طور همه‌دان است.اگر او می‌داند که قرار است چه‌کار کنیم،اعمال ما باید از پیش تعیین شده باشد،پس چطور می‌توانیم بگوییم اختیار داریم؟ فیلسوف مسیحی بوئتیوس این مسئله را با توضیح حل می‌کند که علم خدا به اعمال آینده ما،ما را از آزادی در انتخابمان باز نمی‌دارد.
خدا از پیش اعمال و افکار مارا میداند اما کنترل نمی‌کند.این مسئله هم‌چنان ذهن فیلسوفان را به خود مشغول کرده است.

هنوز پنج خط دیگر از این صفحه مانده است.اما چیزی که ما می‌خواستیم بگوییم این ماجرا نبود بلکه این مسئله بود که  خیلی بیشتر چیزی که فکرش بکنید درمورد جبر و اختیار کتاب هست که این آقا بخواهد درمورد جبر و اختیار به ما علم بدهد!
یعنی شما برای وارد شدن فلسفه این‌را بخوانید اما زمانی هم که تمام شد شما کل فلسفه را تمام نکردید.صرفا برای شروع است

      
14

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.