یادداشت سیدعباس مدوِّن

رشد
        تا به اینجا سه درس از کتاب رشد گرفتم:

۱. غوره نشده نباید مویز شد
یعنی تا شنیدیم توکل خوب است نگیم خب بریم متوکل بشیم، بلکه بپرسیم اساسأ «توکل چیه؟»

پ.ن. این همون بحث عینک بود که قبلتر در گروه «تولدی دوباره» گفتم

۲. یکی از راه های شناخت لغات قرآن، شناخت مفاهیم با ضدش است.
که این نکته معرفتی، قابل صدق بر تمام معلومات بشری است و به نحوی فرا دینیه.

پ.ن. یعنی حتی روی مطالعه خود اسلام هم جواب میده.مثلا برای شناخت اسلام باید بیشتر تلاش کنیم بدونیم چی اسلام نیست (ر.ک. کتاب اسلام ناب آقای طهماسبی)

۳.حکم اولیه در زندگی بشر خسرانه
در سوره عصر طبق برداشتی که مرحوم صفایی از آیاتش انجام دادند. پایه و اساس اینه که همه خسران می بینند مگه اینکه خلافش ثابت بشه

پ.ن.مجتهدین در هر بحثی که وارد میشن اول حکم اولیه رو در مساله پیدا می‌کنند.مثلا یه شیء  روی زمین افتاده حکم اولیه اینه که حلاله برش داریم مگه اینکه بدونیم برای کسیه یا اینکه بالعکس حرومه برداریم مگه اینکه بدونیم برای ماست.

پس این کتاب بطور خلاصه (از نظر حقیر البته) میخواد انگیزه بده که پاشو این عینک رو به چشمات بزن و یه نگاه به دور و برت بنداز و پاشو یه کاری کن...

اینکه حالا چه جوری میشه بلند شد و چیکار باید کرد ان‌شاءالله در کتب بعدی‌است...

این سه تا نکته هرکدوم جای بحث و مناقشه داره و خوشحال میشم نظر مابقی بهخوانی هارو هم بشنوم
      
123

35

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.