یادداشت کتاب ابرک
2 روز پیش
هنریتای دوازده ساله با پدر و مادر و خواهر یک سالهاش و پرستارشان جین از لندن به شهر کوچکی موقتا کوچ میکنند. مادر هنریتا مریض است دکتر فکر میکند بعد از مرگ پسر بزرگ خانواده مادر اسکیزوفرنی گرفته است. در غیاب پدر و بیماری مادر مسئولیت خانواده روی دوش هنریتا میافتد. هنریتایی که به نظر میرسد او هم چیزهایی میبیند که دیگران نمیبینند. آیا بیماری مادر وراثتی است و هنریتا هم مبتلا شده؟ آیا دکتر میتواند مادر را درمان کند؟ اگر چیزهایی که هنریتا در آن خانه و در دل جنگل میبیند واقعی نیستند پس چه چیزی واقعی است؟ رمان جذابیت و کشش دارد. منطق روایی به درستی شکل میگیرد. داستان بر اتفاقات جنگ جهانی اول اشاره دارد اما این باعث نمیشود کسی که اطلاعات تاریخی از این جنگ ندارد داستان را متوجه نشود. داستان رازآلود است اما ترسناک نیست. همدلی را برمیانگیزد و دربارهی مسئولیت پذیری، فداکاری، سوگ و خانواده است. گروه سنی مخاطب +۱۱
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.