یادداشت

365 روز بدون تو
        بعضی از جمله هاشتکراری بود 
اما در کل قشنگ بود. 

وقتی که زن عموم زنگ زد و گفت برم پیش دخترش 
گل از گلم شکفت . دختر عموم بهترین دوست من بود اما وقتی رفتم دیدم مریضه .
غذا رو بار گذاشتم و اون خوابش برد . حوصلم سر رفته بود که رفتم سراغ کتابخونش و اینو برداشتم و خوندم .
و کتابش کامل نبود ، کافی بود :)
      
6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.