یادداشت

حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام: ازدواج موقت، تعدد زوجات
        با توجه به نکات زیر، به نظرم ایرادی که برخی به این کتاب در مورد مسئله چند همسری وارد کرده و گفته اند:  «اگر چند همسری در صورتی که جمعیت زنان بیشتر از مردان باشد مجاز است، پس اگر روزی جمعیت مردان نسبت به زنان زیاد شود، باید چندشوهری نیز مجوز بگیرد»،  حل میشود:
۱. اساسا فلسفه چندهمسری ارضای نیازهای جنسی نیست بلکه فلسفه های مهمتری دارد که در شرایط خاصی به وجود می آید. فلسفه هایی که هیچگاه برای زنان پدید نمیآید. مثلا یکی از آن فلسفه ها بحث حمایت مرد از زنی است که سرپرست ندارد و گرفتار سختی ها و مشکلاتی بوده و راهکار او شوهر داشتن است بگونه ای که کسی هم با او قرار نباشد ازدواج کند تا مشکلاتش را برطرف سازد. مرد در اینجا باید متعهد شود تمام شروط در ازدواج دوم را عملی ساخته و عدالت را در عمل بین همسرانش اعمال کند و بدون کم و کاستی، نفقه همسرانش را داده و به تمام حقوق همسرانش پایبند باشد. اما آیا این فلسفه برای یک زن هم به همین نحو وجود دارد تا بخواهد سرپرست مردی شده و او را تحت حمایتش قرار بدهد؟؟؟ پرواضح است که چنین چیزی وجود ندارد تا بخواهد دست یک مرددیگر راهم علاوه بر مردی که دارد بگیرد چرا که اصلا چنین نقشی را طبیعت بر عهده اش نگذاشته است و این مرد است که نقش حامی بودن را ایفا میکند نه زن. پس اگر فرضا جمعیت مردان روزی زیادتر شد، اینکه زن بخواهد با چند مرد ازدواج کند تا همه ی آن مردها صاحب زن شوند چیزی جز به خاطر ارضای شهوت جنسی مردان نخواهد بود درحالیکه در ابتدا گفتیم فلسفه چند همسری ارضای نیازهای جنسی نمیباشد. پس طبق این مبنا زن حق ندارد که چند شوهر داشته باشد.
۲. علت جامعه شناختی که شهید مطهری بیان نمودند زمانی قابل توجه است که مانعی سد آن قرار نگیرد. ایشان که این نکته را ذکر کرده  و فرموده اند نیاز به حکم چندهمسری زمانی که جمعیت زنان از مردان بیشتر باشد خود را نشان میدهد، در ادامه این نکته را هم با اقتباس از آیه قرآن متذکر شده اند که در  این صورت هم، مرد باید بتواند عدالت حداقل در ظاهر بین همسرانش را رعایت کند و حتی اگر ترس از رعایت نشدن عدالت را داشت حق ازدواج دوم و سوم و چهارم را ندارد حتی اگر موجب شود به آن زنانی که بیشتر از مردان اند، شوهر نرسد. پس بنابراین علت جامعه شناختی  (یعنی همان علتی که میگوید زنان چون در طول تاریخ جمعیتشان از مردان بیشتر بوده، اگر هر مردی تنها یک زن اختیار کند بسیاری از زنها بی شوهر میمانند پس باید مردان متاهل در اینگونه از شرایط دست به ازدواج دوم و سوم و چهارم بزنند) زمانی علت است که مانعی بر سر راه آن علت وجود نداشته باشد. به همین خاطر در خصوص چند شوهری شهید مطهری علت جامعه شناختی را زیرپا گذاشتند چرا که موانع مهمی بر سر راه بود که به هیچ عنوان نمیشود با وجود آنها حکم به چند شوهری را داد در حالیکه موانعی که در علت جامعه شناختی در مورد چند همسری وجود داشت، قدرتش در اندازه ای نبود که از ریشه و اساس حکم چندهمسری را ملغی نماید بلکه چندهمسری را محدود به قیود و شرایط خاصی کرده و سخت با هوسرانی مخالفت میکند. پس به همین خاطر از علت جامعه شناختی  میتوان در برخی موارد حکم به جواز چند همسری را داد اما هیچگاه نمیتوان این علت را در مسئله چند شوهری مطرح کرد به علت موانعی که در چند شوهری وجود دارد حال آنکه این موانع هیچگاه در چند همسری وجود نداشته است تا چند همسری را از اساس زیر سوال برده و خدشه به آن وارد کند...
      

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.