یادداشت مجله فرهنگی و هنری بخارا
1401/3/18
یکلیا و تنهایی او رمانی از تقی مدرسی (1311-1376) که در سال 1335 جایزه ادبی مجلهی سخن را برد، و به عنوان اثر شاخصی از جریان رمان اسطورهگرای فارسی شناخته شد و آثاری همچون ملکوت ِ بهرام صادقی را در پی آورد. چنان که نادر نادرپور میگوید، این اثر در زمان انتشار غوغایی برانگیخت، زیرا فضایی متفاوت با فضای دیگر داستان های زمانه داشت و، به قول گلشیری، «هنوز هم یکی از سنگ بناهای ادب معاصر ما» شمرده میشود. نثر شبه کلاسیک و خوشآهنگ رمان، با قطعههای تابلومانندش، خوانندگانی را جلب کرد که میخواستند یاس سالهای پس از کودتای 28 مرداد را با خواندن صحنههای عاشقانهی آن به فراموشی بسپرند. مدرسی، در جستجوی فرمی مناسبِ مضمون اسطورهای اثر، به نثری غریب نیاز داشت و مطلوب خود را در روال روایتی ِ تورات و عهد عتیق یافت. البته گاه در مکالمهی شخصیتها، با کاربرد زبان محاورهای ِ ناسازگار با سبک متن، از سیاق انشای متون مقدس تخطی کرد. در جو روحی و فرهنگی ِ آن روزگار، مدرسی زیبایی و شور از کف رفتهی زمانه را در حالوهوایی عتیق جستجو میکند و به فنای عشق و سایه گستردن ترس و انزوا، خصلتی فرازمانی میدهد. درواقع، عصیان خود را متوجه راز خلقت میکند و بیهودگیِ مطرح شده در کتاب جامعه را با پوچی ِ اجتماعی پیوند میزند. به قلم حسن میرعابدینی، مجلهی فرهنگی و هنری بخارا، شمارهی ۱50، خرداد و تیر 1401.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.