یادداشت فاطمه امینی
1400/9/14
سرگیجه پررنگ ترین حس من بعد از تموم کردن این کتابه.دوست دارم درباره این کتاب خیلی چیزا رو بگم.اما باید خلاصه کنم. نظرم رو به دو بخش تقسیم می کنم: ظاهر و قلم کتاب: این کتاب رمان نیست.پس انتظار نداشته باشین زود تمومش کنین.اما به نظرم رهاش هم نکنین.اینکه هر دفعه 5 صفحه بخونین و بذارین برای هفته بعد اصلاا راه حل خوبی به نظر نمیرسه.یا هر دفعه یه فصل یا دو فصل رو تموم کنین یا مثل من یه روز و نیم بذارین تا تمومش کنین! چون به هرحال کتاب مهمیه و بی انصافیه بگم به خاطر فونت ریزش نخونین!( واقعا جا داشت یه کم فونت رو بزرگ تر می کردن! اینکه کتاب تعداد صفحاتش و قیمتش دو برابر می شد احتمالا ارزشش رو داشت!) من دو سال پیش این کتاب رو خریدم.تا همین چند مدت پیش دوست داشتم این کتاب رو از جلوی چشمام دور کنم! چون فقط موفق شده بودم 117 صفحه رو بخونم. اما تصمیم گرفتم این بازی کثیف رو تموم کنم! و خدا رو هزار مرتبه شکر که این کتاب رو خوندم. امیدوارم این کتاب مقدمه ایی باشه برای خوندن کتاب هایی که واقعا بالذات کتابن! نه شبهه کتاب! و اما بخش باطن و محتوا: از شجاعت خانوم مخنت بگذریم( واقعا دمشون گرم) با سیری که در نظر گرفتن و نکاتی که گفته شد این به خوبی و تلخی برام روشن شد که چرا یه غیر مسلمون آلمانی بایدمسلمون بشه و از قضا داعشی و پاشه بیاد سوریه!! و خب چیز دیگه ایی دراین باره نمیگم فقط میگم این کتاب رو بخونین و واقعا بخونین حتی اگه از 100 تا جمله کتاب30 تا هم با حواس جمعی بخونین ارزشش رو داره. پ.ن: صفحه 270.....
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.