یادداشت فاطمه عرب‌اسدی

خداحافظ راکون پیر
        بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
سلام و نور...
خدا حافظ راکون پیر..
کتاب، کتاب کودک است اما مگر می‌شود یک بزرگسال از تمثالهای مذهبیِ به این  زیبایی حظ نبرد.
کتاب  اگر چه مفهوم تولد و مرگ را در اولین نگاه القا می‌کند اما چون دقیق می‌شویم به مفهوم بالاتری چون  وجود دنیا و آخرت می‌رسیم. عالمی پس از عالمی..
 اینکه انسان  ناگزیر است از تولد و در هر تولدی باید از دنیای قبلی کَنده شود و در هر تولدی نسبت به دنیای پیشین بلوغهایی را تجربه می‌کند که بسیار لذت‌بخش‌تر از موجود پیشینِ خود است. گویی با هر مرگی ورژن جدیدی از ما متولد می‌شود در دنیایی بسیار بزرگتر . برای بریدن از هر دنیایی ما مثل بچه خرگوش نیاز به راکون پیری داریم که ما را برای تولد و  تجربه آماده کند. ..
با خواندن این کتاب یاد  این شعر جناب مولانا افتادم که؛              
 
از جمادی مردم و نامی شدم

وز نما مردم به حیوان برزدم

مردم از حیوانی و آدم شدم

پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

حملهٔ دیگر بمیرم از بشر

تا بر آرم از ملایک پر و سر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو

کل شیء هالک الا وجهه

بار دیگر از ملک قربان شوم

آنچ اندر وهم ناید آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون

گویدم که انا الیه راجعون
والسلام.
      
4

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.