یادداشت فاطمه زهرا (حسنا)صالحی نسب
1403/1/21
وقتی این کتاب را شروع کردم به هیچ عنوان باورم نمی کردم که این نوشتههای خود حاج قاسم باشد. هرچه که پیش می رفتم و از فرط حیرت به نثر بی نظیر و روان این اثر نگاه می کردم انگار یقین می کردم که این نوشتهی یک مرد جنگی نیست. ولی جواب شک های من دستخط کامل خود حاج قاسم بود از تمام متن کتاب که نیمهی دوم کتاب را پوشش داده بود و هر کجا که شک می کردی چنین مردی با این سابقهی نظامی توانایی نوشتن همچین سطوری را ندارد، می توانستی ورق بزنی و برسی به دستخط خود او که باورت بشود چنین ماهرانه و استادانه این کلمات خود سردار بزرگ ماست که در ابعاد ادبیات داستانی هم خود را در منظر تعظیم و افتخار و مایهی مباهات و تحسین قرار داده است! حاج قاسمِجانِمان در این کتاب خودش دست به قلم می گیرد و می نویسد از کودکی و نوجوانی و جوانیاش تا جریانات منتهی به انقلاب. و حیف که در عطش ما که گویی تشنهای هستیم که تازه به آبی گوارا و جاویدان کننده رسیده ایم، بند بند کتاب کم و کم و کم می شود و تو را در التماس الماس های نورانیت و شجاعت و غیرت و ابهت تنها می گذارد و دست ذهنت را چونان کودکی خردسال می سپارد به دستان کوتاه دیگر کتاب هایی که برای چونان اویی نوشته شده اند... زندگیاش از همان اول سراسر مقاومت و بزرگ منشی و ساده زیستی و غیرتمندی و تلاش و کار و نترسیدن و ورزش و مسجد و نشاط جوانی بود. آنقدر شیوا و روان خودش را روی کاغذ با کلمات به تصویر کشیده بود که تمام تلاش ها را برای نوشتن از او بیفایده جلوه می داد! - با تمام وجود تنها کتاب رفیقم را برای خواندن و درک کردن و به سیاق او زندگی کردن را چنان توصیه می کنم که گویی خضر(علیهالسلام) هستم که از چشمهی جاویدان خورده و از آن به شما تعارف می کنم... _و دوستت دارم عزیز دلم_
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.