یادداشت مهشید مددی
1402/4/8
داستان های واقعی یه جور جدایی از بقیه قصه ها برای من جذابن ! فکر اینکه آدم این قصه پروز تک به تک نوشته های کتابشو زندگی کرده به من احساس عجیب و خوبی میده.. قصه با گم شدن انگشت شست جیمز کوچولو شروع میشه و میرسه به روزی که جیمز قصه ما یه جراح موفقه ! همه اینارو مدیون یه مغازه جادوییه مغازه ای که تو داستان میفهمی چه جادویی داره . از متن کتاب زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همه کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمه پر لیوان رو ببینیم.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.