یادداشت الهه ایزدپناه

سفر الماس
        یک کتاب را داریم با یک عده نوجوان می‌خوانیم، متاسفانه به صورت مجازی. خیلی دوست داشتم که این متن راجع به این جمع باشد، اما خب صرفا به منظور معرفی کتاب نوشته شده 
یک مجموعه کتاب 15 جلدی که آقای مهدی پورکیایی برای نوجوان‌ها نوشتند. و از منابع زیاد و متنوعی هم استفاده کردند. البته که خودشان هم استاد رشته تاریخ هستند.
کتاب درست است که برای نوجوان‌ها نوشته شده اما از آنجایی که ما کلا ملت تاریخ نخوانی هستیم، برای شمای بزرگسالِ تاریخ‌نخوان هم می‌تواند کاملا مفید باشد.
کتاب‌ها لزوما و دقیقا بر اساس ترتیب تاریخی نوشته نشده‌اند، بیشتر موضوعی هستند اما خب این چیزی از ارزش‌های کتاب کم نمی‌کند. واقعا!
موضوع کتاب و عنوانش هست سرگذشت استعمار. و از آنجایی که زندگی ما شرقی‌ها به استعمارگران دیروز و جوامع متمدن امروز گره خورده، دانستن این سرگذشت به نظرم از نان شب برای ما واجب‌تر است. 
این مدت به واسطه‌ی اتفاقات خاورمیانه سعی می‌کنم بیشتر بخوانم و بفهمم که این اتفاقات از کجا آب می‌خورد، می‌بینم چه قدر این رشته سر دراز دارد و ما جوری زندگی کرده‌ایم که گویا تاریخ صرفا موضوعی است برای کتاب نوشتن و درس خواندن و امتحان دادن. و افسوس می‌خورم که ما چه قدر از شناخت جهان، گذشته، مسائل و اتفاقات دوریم و همیشه منتظر بوده‌ایم تا ببینیم بالاخره سرنوشت ما را کجا می‌برد. در صورتی که عده‌ای سال‌ها و حتی قرن‌ها در تلاش بودند و هستند برای رقم زدن سرنوشت خودشان و دیگران. و ما تلاش که هیچ، حتی حاضر نیستسم اندکی آگاهی کسب کنیم، چون همیشه فکر کرده‌ایم مگر می‌شود کاری کرد! و در حالی که دیگران سخت و مصمم در پی به کرسی نشاندن خواست‌ها و کارهایشان بوده‌اند، ما نهایتا زهرخند زده‌ایم که دیدید چیزی دست ما نیست...
نمی‌دانم این تفاوت زمین تا آسمان غربی‌ها و شرقی‌ها را باید به پای ژن‌هایمان گذاشت، یا چه؟! از یک جایی به بعد ژن ما آریایی‌ها را دزدیده‌اند یعنی؟ 
حرف من راجع به خوشبختی و بدبختی نیست ابدا، حرفم خوش به حال آنها و بد به حال ما نیست، آرزوی جای آنها بودن ندارم، که هرگز جهان‌بینی و نوع انسانیت استعمارگر غربی را نمی‌پسندم. حرفم و عجبم در همان حرفی است که حضرت علی به یارانش زد: در عجبم از محکم بودن آنها در باطل‌شان و سستی شما در حق خویش...
واقعا در عجبم از تلاش و پشتکار انسان استعمارگرِ ماتریالیستِ غربی در رسیدن به خواست چپاول‌گونه‌اش و کرختی و رخوت ما در حفظ چیزی که حق‌مان است...
تاریخ بخوانیم که بدانیم چرا الان در این مختصات جهانیم و با چه کسانی، با چه طرز تفکر و روحیاتی طرف هستیم.
نه آنها با اَجی مجی به اینجا رسیده‌اند، نه ما با دعا و به تقدیر سپردنِ چیزی می‌توانیم انتظار تغییر داشته باشیم.

#سرگذشت_استعمار
#مهدی_میرکیایی

      
3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.