یادداشت سمیه زارعی

من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم
شما همیشه
        شما همیشه زنده هستید و غزل فکر میکنید جناب بهمنی...
باورم نمیشه...  ذهن و قلب پر از واژه های آتشین عاشقانه ی شما در سکوت رفته باشه...
کاش باز هم مینوشتید:  
«باور کنید حال‌وهوایم مساعد است
این شایعات شیوه برخی جراید است
‏یک صبح تیتر می‌شوم: این شخص... [بگذریم]
‏یک عصر: خوانده‌اید... و تکرار زاید است
من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم
‏باور نمی‌کنید، همین شعر، شاهد است‏» 
هر وقت تصویر و صدای شما رو میدیدم و می شنیدم خوشحال بودم که هستید و غزل فکر میکنید...
شما که گفته بودید " من دل رفتن نداشتم  درخت خانه ات ماندم..." 
جای شما و عاشقانه های شما همیشه در قلب ما سبز خواهد ماند... 
درخت خانه ی دل ما... 
جناب بهمنی...

      
104

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.