یادداشت کوثر مبینی
دیروز
«هنگام خواندن داستان های ایوان پترویچ بلکین، «حقیقت خوب است، اما خوشبختی از حقیقت بهتر است.» در ذهن تجلی مییابد. در این مجموعه، به یاری پوشکین و ایوان پترویچ بلکین ساده دل به بهایی که باید بابت سعادت انسان پرداخته شود واقف میشویم. این سعادت هیچگاه ساده و آسان به دست نمیآید. برای رسیدن به آن همواره باید جنگید، باید توان پرداختن بهایش را داشته باشی، هزینهای که گاه برای انسان بسیار سنگین تمام میشود. اما باید زندگی کرد، زیرا زندگی ادامه دارد، حتی زندگی سادهی انسان های عادی، همان زندگی که پوشکین در داستان های بلکین از آن سخن میگوید.» در داستان شلیک، سیلویو برای آرامش و خوشبختی باید سالها بار سنگین کینه و انتقام را تحمل کند تا در نهایت با چشمپوشی از غرور خود به آرامش برسد. در داستان بوران، ماجرای ازدواج و فریب هویت، به نوعی نادیده گرفتن حقیقت برای رسیدن به خوشبختی است. عشق ورونیکا تنها پس از جدایی دردناک، طوفان و بازی تصادفی سرنوشت به ثمر میرسد. در داستان تابوت ساز، آسایش مالی تابوتساز همواره با وحشت از مرگ و عذاب وجدان ناشی از بیرحمی در کارش همراه است. در داستان متصدی چاپارخانه، دونیا برای رسیدن به رفاه، پدر فقیرش را ترک میکند و در عوض سالها عذاب وجدان را به جان میخرد. در داستان دوشیزه خانم روستایی، دختر برای رسیدن به عشق، ناچار میشود با پنهان کردن هویت واقعی خود راهی پر از فریب و بازیگری را طی کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.