یادداشت محمدامین اکبری
1401/10/17
به نام او 🔹️گمان کنم از اولین افرادی باشم که ترجمه رمان تازهکشفشده لویی فردینان سلین یعنی "جنگ" را میخواند و شاید اولین کسی که بر روی آن مرور مینویسد. 🔸️سلین را با "سفر به انتهای شب"ش میشناسند؛ رمانی که اولبار جلال آلاحمد در کتاب "ارزیابی شتابزده" به آن اشاره کرد و رمان "مدیر مدرسه"اش را متاثر از آن دانست؛ نزدیک سه دهه بعد فرهاد غبرایی آن را به فارسی برگرداند. ترجمهای که پس از چاپ اول تا پارسال ممنوعالچاپ بود و در این فاصله محبوبیت زیادی را بین کتابخوانان ایرانی پیدا کرد، و نسخههای غیرقانونی زیادی از آن به فروش رسید بهگونهای که دیگر شاهکارهای سلین مثلِ "مرگ قسطی"، "قصر به قصر" و "دسته دلقکها" را که با ترجمه خوب مرحوم مهدی سحابی در دهه هشتاد منتشر شده بود، به حاشیه راند. در کل سلین از نویسندگانی است که فارسیزبانان دیر با آن آشنا شدهاند ولی بهواسطه بیان صریح و بیپیرایه و نگاه متفاوتش روز به روز بر تعداد طرفدارانش افزوده شد. 🔸️سال گذشته شش هزار صفحه دستنویس از آثار منتشرنشده سلین کشف شد که رمان "جنگ" که در اوایل تابستان امسال در فرانسه منتشر شد، اولین اثری است که پژوهشگران توانستند از بین این صفحات استخراج کنند. سلین این رمان را بهاحتمال قوی در سال هزار نهصد و سی و چهار در حد فاصل انتشار دو شاهکار خود یعنی "سفر به انتهای شب" و "مرگ قسطی" نوشته است. سلین در سال هزار و نهصد و چهل و چهار بهدلیل شرایط اضطراری سالهای پایانی جنگ جهانی دوم پاریس را ترک میکند و این رمان بههمراه دستنوشتههای دیگرش در آپارتمانش میماند تا سال گذشته، دههها پس از مرگ نویسنده پیدا میشود. 🔸️جنگ رمان کاملی است، اصلا حس و حال یک رمان نیمهکاره را ندارد احتمالا سلین میخواسته در بازبینی مجدد مولفههای سبکی خود را در آن پررنگتر کند وگرنه داستان کامل است. در اینجا هم بهمانند بیشتر رمانهای سلین شخصیت اصلی خود اوست؛ یا بهتر است بگوییم که شخصیت اصلی همنامِ با اوست، لویی فردینان دتوش (نام شناسنامهای سلین). سرجوخه دِتوش بیست ساله در جریان جنگ جهانی اول مجروح میشود سپس به بیمارستانی منتقل میشود. بیشترینه داستان در این بیمارستان و در میان مجروحان میگذرد. بسیاری از مولفههای شخصیت مانند سن و مجروحیت در جنگ با زندگی شخصی سلین میخواند ولی تفاوتها چنان است که نمیتوان نتیجه گرفت که شخصیت اصلی خود سلین است و این کتاب زندگینامه او چرا که در مورد دیگر آثار او هم که چنین حالتی دارد نمیتوانیم چنین اظهارنظری کنیم در واقع نویسنده با استفاده از برخی وقایع زندگی خود و شاخ و برگ دادن به حوادثی که از نزدیک شاهد آن بوده میخواهد داستانش را روایت کند و برای باورپذیری هرچه بیشتر از نام اصلی خود استفاده میکند ولی این دلیل نمیشود که بگوییم که سلین یک زندگینامهنویس است و رمانهایش شرح حال. در واقع برعکس دیگر نویسندهها عمل میکند آنها وقایع و اتفاقات زندگی شخصی خود را به شخصیتهای خیالی نسبت میدهند ولی او بسیاری از اتفاقاتی را که حتی در زندگی شخصیاش رخ نداده به خود نسبت میدهد در واقع به لویی فردینان دتوش. 🔸️ و اما مختصری هم درباره این رمان خاص بگویم و یادداشت خود را تمام کنم. سلین را به بیپروایی و صراحت میشناسند بهطوری که عدهای او را نویسندهای غیراخلاقی میدانند. "جنگ" هم از این قاعده مستثنا نیست بهغیر از اینکه از تمام آثاری که من از او خواندهام صریحتر است. فیالمثل سلین در این رمان از صحنههای خشن در جنگ و همچنین روابط جنسی در پشت جبههها بهصراحت بیشتری سخن گفته. او در دیگر آثارش با شگردهایی که جزو مولفههای سبکی او است این بیپرواییها را پوشیدهتر بیان میکند و این موارد آن چنانی که در این رمان به چشم میآید در آنها به چشم نمیآید. در آن رمانها بیشتر اظهارنظرهای بیپروا و خلاف جریان و دشنامهایی که او به این و آن حواله میکند جلوه میکند. البته تلاش مترجم برای قسر در رفتن از قیچی ممیز قابل تقدیر است بهطوری که تا توانسته به تشبیه و استعاره پناه برده و از افعال و اسامی کهن و منسوخ شده بهرهمند شده است. 🔹️با وجود همه این سخنها "جنگ" رمانی خواندنی است که میتوان آن را در رده آثار این نویسنده بزرگ فرانسوی جای داد. نویسندهای که چندان هم فرانسوی نیست و بهحق تافتهای جدا بافته در میان همگنان خود است.
(0/1000)
محمدامین اکبری
1401/10/17
0