یادداشت سَمی

سَمی

سَمی

1404/4/22

        به نظرم به داستان واقعی بود از پیرزنی که از دست نوه‌هاش کلافه میشه .... و عنوان داستان هم دقیقا همون جمله‌ایه که پیرزن به همه میگه و تو واقعیت هم عجیب مشهوده.... ولی از اونجا که بعدش به همه کاراش میرسه، دلش تنگ میشه از تنهایی و دیگه غر نمیزنه... ولی خب من تا همون قسمتی که هنوز پشیمون نشده دوست داشتم...:)))
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.