یادداشت حوریه رادان فر

        نثر آقای جمالزاده، مثل قندی که توی دهن آب بشه، در روان من حل می‌شد. شیرین، بانمک و عمیق و از دل برآمده.
پایان کتاب اصلا پیش‌بینی نمی‌شد و تازه پایان کتاب با سوال به شدت بزرگی رو به رو شدم که تمام چیزهایی که در صفحات قبل خونده بودم رو زیر سوال برد. آیا نویسنده هم مجنون بود یا نه؟
پایان بندی فوق العاده‌تری نخونده بودم چون تازه در آخر بود که فهمیدیم چرا اصلا این کتاب نوشته شده، و رمان رو از یک رمان کلاسیک تبدیل می‌کرد به یه رمان روانشناختی و فلسفی که برخلاف خیلی آثار زمان خودش، چیزی بین مدرن و کلاسیک بود.
خوندن این کتاب رو شدیدا به همه‌ی فارسی زبان‌ها توصیه می‌کنم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.