یادداشت مینااا

مینااا

1403/5/29

Twin Crowns (Twin Crowns, #1)
        رِن همیشه می‌دونسته روزی می‌رسه که باید جایگاه خواهرش در قصر رو بدزده. اون از بچگی با این هدف بزرگ شده روزی به قصر، جایی که پدر و مادرش در اون به قتل رسیدن برگرده و با به دست گرفتن تاج و تخت از جادوگر‌ها محافظت کنه و اون‌ها رو دوباره به قدرت برسونه.
رز می‌دونه که قدرت به همراه خودش مسئولیت‌هایی میاره... رز در انتظار روز تاج‌گذاری و ازدواج از قبل برنامه ریزی شده‌ای هست که ویلیام راثبورن، دست راست پادشاه براش تدارک دیده.  ویلیامی که رز تمام عمرش اون رو به عنوان تنها فرد خانواده‌ش می‌شناخته...
فقط یک مشکل هست اونم این که یک روز رز به جای بیدار شدن توی اتاقش، وسط صحرا روی یه اسب از خواب پا می‌شه و تنها کسی که می‌بینه پسری هست که اونو دزدیده. رز قراره در این سفر با ماجراهای زیادی مواجه بشه و رازهای زیادی رو کشف کنه...
این دو خواهر که تمام عمر جدا از هم و به شکل‌های کاملا  متفاوتی بزرگ شدن قراره بیشتر با زندگی همدیگه آشنا بشن. روز تاج‌گذاری نزدیکه اما مشکلات زیادی هم سر راه هست... آیا این دو خواهر بعد از ۱۸ سال دوری و با شخصیت‌های متفاوت می‌تونند باهم دیگه به این مشکلات غلبه کنند؟

یک داستان فوق‌العاده فانتزی و جذاب. 
یعنی فانتزی بودن به معنای واقعی کلمه از این کتاب چکه می‌کنه. فضا و وایب داستان رو واقعا دوست داشتم. همچنین تاریخچه‌ای که این داستان داشت برام واقعا جالب بود.
نکت‌ی جذاب بعدی برای من اینه که ما دو خط داستانی داریم که می‌شه گفت کاملا از هم متفاوت هستند. رن که وارد قصر شده و تلاش می‌کنه تا به هدفش برسه و رز که داره از صحرا عبور می‌کنه و قراره از جادوگرهایی‌ که تمام عمرش از اونا می‌ترسیده بیشتر آشنا بشه.
چیز دیگه‌ای که توجه من رو جلب کرده شخصیت‌های داستان هستند.  به نظرم نویسنده‌ها خیلی خوب شخصیت‌های  کتاب رو به ما نشون دادن.

خوندن این کتاب خیلییییی چسبید.
به معنای واقعی ‌کلمه فانتزی بود.
داستان قشنگ با ریتم خوب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی.
می‌شه یه سری ایراداتی بهش گرفت ولی در کل حس خوبی به من داد.
      
73

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.