یادداشت مسیح ریحانی

        من طاهر بن جلون را با «عسل و حنظل» و قصه‌های آشنای مراکش شناختم و علاقمند به سبک نوشتن‌ش شدم.
در این کتاب هم با همان طاهر بن جلون دوست‌داشتنی، همان فرم نگارش مخصوص به خودش و از قضا همان داستان‌های آشنای مراکشی مواجه هستیم. آشنا از این سبب که جامعه و فرهنگ مراکشی بی‌شباهت به جامعه و فرهنگ ایرانی نیست. این‌جا هم با چیزی شبیه به سربازی مردان مواجهیم...

به اعتراف خود نویسنده، جرئت فکر کردن به روزهایی که در آن «تأدیب» به وی گذشته است و به نگارش در آوردن‌شان، پنجاه سال زمان برده است!

ترجمه‌ی «محمدمهدی شجاعی» نیز مانند باقی آثاری که با ترجمه‌ی ایشان خوانده‌ام، روان و کم‌نقص و زیبا بود. ♥️
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.