یادداشت 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪

        واااای...به معنای واقعی کلمه...عاااالییی بووود.
حالا داستان راجع به چیه؟! 
داستان راجع به پسری به نام «مجید» هست که شروع میکنه به خوندن یادداشت هایی که پدرش برای نقاشی جدیدش خریده. 
یادداشت ها رو پسری به نام رضاقلی درمورد اتفاق های دوران کودکیش نوشته. 
رضا قلی که به طرز عجیبی از عمارتی خوفناک سر در میاره! 
عمارتی که دیوار های بلندی داره که درون شون... جنازه هایی پنهان شده اند که باعث ساخت «قبرستان عمودی» شده. 
ولی این تنها ترسناک و جالب راجع عمارت نویان خان (صاحب عمارت) نیست... این عمارت حوضی داره که...
مجید و خواهرش «لیلا» مجذوب یادداشت های رضاقلی میشن و به این فکر می افتن که خودشون برن و از نزدیک عمارت نویان خان رو در محله های عودلاجان ببینن و صحت درستی داستان رضا قلی رو متوجه بشن... که اگر اون داستان درسته باشه یعنی:
رضاقلی واقعا دروازه مردگان رو دیده! 
به شخصه هیجان زیادی برای خوندن جلد بعدی دارم چون به طور واضح این جلد مقدمه ای بود برای قصه هایی که به نظر جذاب تر و در عین حال... ترسناک تر هستن! 
در خوندن این کتاب هیچکس نباید کوچک ترین تردیدی هم بکند! 


      
49

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.