یادداشت alef

alef

1401/10/1

بابا رجب
        این کتاب روایت خاطرات زندگی #شهید #رجب_محمد_زاده است که البته از زبان همسر ایشان خانم #طوبی_زرندی روایت شده و خانم #نسرین_رجب_پور این خاطرات را به رشته تحریر درآورده و توسط #نشر_ستاره_ها به چاپ رسیده است.
بابا رجب یکی از جانبازانی است که از ناحیه فک و صورت دچار مجروحیت شده است. مجروحیت که علاوه بر سخت کردن تنفس و صحبت کردن و غذا خوردن، چهره و صورت را هم دچار آسیب می کند. و این شرایط را برای این #جانبازان عزیز و اطرافیان سخت تر می کند. ولی طوبی خانم این سختی ها را به جان خرید و با جان و دل در کنار همسر عزیزش ماند. طعنه ها و زخم زبان ها و تمسخر ها را به جان خرید تا در کنار همسری که همچنان دوستش می داشت بماند. این کتاب روایت خاطرات طوبی خانم است از حرفهایی که شنید، از دل شکستگی هایش، از صبر خودش و بابا رجب، و در آخر رسیدن به پاداش این صبوری ها.

#طراحی_جلد: طراحی جلد کتاب توسط آقای #حمید_فخار و بسیار عالی انجام شده است. نوشتن اسم کتاب با فونت شکسته و تصویر گلدان شمعدانی شکسته و آسیب دیده که سعی شده با #چفیه تکه های گلدان در کنار هم نگه داشته شود تا گل آسیب نبیند. این تصویر به زیبایی یادآور چهره و عکس های بابارجب است.

بخشی از کتاب:
این مرد و باید قبول کنی و دوستش داشته باشی. نه اون رجبی رو که 9 سال باهاش زندگی کردی. از این به بعد خیلی حرفا رو باید توی دلت نگه داری، چون هیچکس نمی فهمه چی میگی. حتی من که مادرتم شاید نفهمم. طوبی جان یادت باشه حرف دل جاش توی دله. اگه اومد رو زبون دیگه میشه حرف مردم......
      
11

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.