یادداشت نیکتا خرامان

مردن (داستان یک زندگی)
        آنقدر همیشه مرگ برایم مبهم، عجیب و عظیم است که از خواندن چنین کتاب‌هایی فرار میکنم‌.
پس، ممنونم رعنا که "مردن" رو پیشنهاد کردی.
کری تیلر از روزهای سرطان، پیش از مرگ‌ و گذشته‌اش می‌نویسد. کلمات و جملاتی از عمق جان که فقط از زبان کسی جاری می‌شود که چنین ملاقات نزدیکی با مرگ داشته باشد.
این روز‌ها، دوری و جدایی را تجربه می‌‌کنم. تجربه‌ای نزدیک به سوگ که باعث شده، بخشی از معنای زندگی‌ام را گم کنم. 
هرچند که در سوگ دیگر امیدی به بازگشت نیست.
عکس انتهای کتاب دلم را برد:")
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.