یادداشت مسعود آذرباد
1402/1/11
موضوع و حس و حال کتاب برای خودم هم عجیب بود اما از خواندنش لذت بردم. رمان جنایی تاریخی، آن هم چه دورهای!؟ روم باستان! شمشهای نقره داستان یک سرباز سابق لژیون امپراطوری روم است که اکنون در شهر رم، شغل یک کارگاه خصوصی را دارد. مارکوس دیدیوس فالکو، مرد سی ساله مجردی است که تنها در طبقه ششم یک آپارتمان در حاشیه شهر رم زندگی میکند. اوائل حکومت وسپاسیان، امپراطور جدید روم است و قرار است پس از مدتها، امپراطوری روم، روی آرامش ببیند. در شلوغی آن دوران همین بس که در یک سال، چهار امپراطوری بر تخت نشستند! داستان از نجات سوسیا شروع میشود. دختری که البته همان اول راستش را نمیگوید اما کمکم ماجرا بیخ میکند. کارآگاه بیپول و بخت برگشته، توسط یک سناتور استخدام میشود تا معلوم شود چه کسی دخترش را در روز روشن از خانهشان دزدیده است! در همین بین سوسیا، یک امانتی را هم پیش فالکو میگذارد و ماجرا از یک گروگانگیری ساده تبدیل به یک ماجرای پیچیده امنیتی میشود! شمشهای نقره امپراطوری سر از جعبه امانت یک دختر 16 ساله سردرمیآورد! اینکه آدم بخواهد رمان کارآگاهی و تریلر بنویسد به خودی خود سخت هست حالا این را بخواهی در هزار و نهصد سال پیش روایت کنی، سختتر! بیخود نیست که در همان سال انتشار، بهترین رمان اول باشگاه نویسندگان انگلیس شده است. کتاب نه تنها سرشار از جزئیات تاریخی است، بلکه این جزئیات دراماتیزه شده و در تاروپود رمان پیچیده شده است. البته جذابیت شمشهای در این جزئیات تاریخی صرف نیست. طنز شیرین، گزنده و در عین حال واقعگرای لیندسی دیویس که بر زبان مارکوس فالو جاری شده است، نه تنها بارها و بارها آدمی را به خنده وامیدارد بلکه تحلیل دقیقی هم از وضعیت آن روزگار به ما نشان میدهد. بیخود نیست که مارکوس فالکو را، فیلیپ مارلوی دنیای باستان لقب دادهاند. لیندسی دیویس که از او فقط همین شمشهای نقره را به فارسی در دسترس داریم، نه تنها به خوبی یک مرد را پرداخت کرده است بلکه توانسته است ذهنیات یک مرد را هم به خوبی دربیاورد. شمشهای نقره هم سرگرم کننده است، هم اطلاعات تاریخی به آدم میدهد هم تحلیل تاریخی دارد! ارزش خواندن دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.