یادداشت سیده مریم طیار
1404/4/27
رمان طنز کوتاهی که برگزیده جشنواره خودنویس بوده و در کارگاه رماننویسی این جشنواره و زیرنظر استاد باباخانی نوشته شده است. رمان خوبی بود. طنز بود. جذاب بود. تعلیق و کشش داستانی خوبی داشت. شروع بسیار خوب و غافلگیرکننده و جذابی داشت. در ادامه هم مدام غافلگیری و کشمکش باعث میشد بخواهی خوانش را ادامه بدهی. چندتایی هم نقطهضعف داشت مثل شخصیتپردازی ناکافی که باعث میشد نتوانی شخصیتها را دقیق و کامل ببینی. انگار از پشت شیشه غبارگرفته داری تماشا میکنی و دستت هم نمیرسد شیشه را دستمال بکشی. دوست داشتم شخصیت اصلی و سایر شخصیتها را بیشتر میشناختم. بااینکه نویسنده در حد ضرورت شناختی به ما داده بود ولی از خیلی جنبهها نیاز به اطلاعات احساس میشد. مثلا من متوجه نشدم شخصیتها چه رنگی لباس میپوشند یا خانه محل سکونتشان چه شکلی است؟ یا محل کار مرد خانواده چقدر با خانه فاصله دارد؟ و... سوالاتی از این دست اگر پاسخ داده میشد احساس صمیمیت و درک مخاطب بالاتر میرفت و لذتش از خوانش بیشتر میشد. هرچند که در همین حد فعلی هم رمانی خواندنی بود و صرفا رعایت این نکات میتوانست رضایت بیشتر مخاطب و امتیاز کاملتری را برای رمان به همراه بیاورد. پایانبندی رمان را هم دوست داشتم. طبیعی بود و با نگاه مثبت. ولی البته از بار طنز رمان به مرور کم شد حتی یک جاهایی به طنز تلخ و گزنده تبدیل شد. ولی در مجموع خوب و تحسینبرانگیز بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.