یادداشت محدثه

محدثه

1403/4/2

خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)
        من زیاد اهل خواندن زندگی آدم‌های انقلابی و آدم‌های دوران دفاع مقدس نیستم. نه اینکه زاویه داشته باشم، اما حس می‌کنم گاهی یک تقدس و بزرگ‌نمایی غیرقابل انکار در آثار مربوط به آن دوره وجود دارد، و من این را نمی‌پسندم‌.
این کتاب را روزهای اول سال شروع کردم، اما به نیمه نرسیده رها شد. این دو روز آخر هفته وقت گذاشتم که تمامش کنم. 

مرضیه حدیدچی خودش بود، خودش را گفته بود و نویسنده هم نوشته بود. مرضیه حدیدچی فقط یک زن چریک نظامی نبود، چیزی که زیاد تبلیغ می‌شود. این زن ابعاد دیگری هم دارد. اینکه درس می‌خوانده را هیچکس نگفته و ما نشنیده‌ایم، اینکه با همان تعداد زیاد فرزندانش درس حوزه می‌خوانده و مقید بوده که درس هم بدهد. 
اینکه برای مبارزه هزینه داده. اینکه اشتباه هم داشته، معصوم نبوده، همه‌ی این‌ها را گفته است.

من مرضیه حدیدچی را بزرگ می‌دانم نه چون چریک مبارز در سوریه و لبنان بوده، نه چون محافظ امام در پاریس بوده یا فرمانده سپاه همدان شده است. یا بعدها نماینده امام در هیئت اعزامی به شوروی بوده و نماینده مجلس شده است.
 
من مرضیه حدیدچی را بزرگ می‌دانم چون پای چیزی که به آن معتقد بوده با تمام سختی‌هایش ایستاده و هزینه داده است. 
‌

      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.