یادداشت نسترن امیری
16 ساعت پیش
شیاطین فیودور داستایفسکی ترجمه سروش حبیبی انتشارات نیلوفر ۱۰۱۹ صفحه این اثر بین سالهای 1871 و 1872 در «پیک روسیهی کاتکوف» به چاپ رسید؛ یعنی زمانی که جنبشهای نیهیلیستی در میان جوانان روسی بهتازگی شکل گرفته بود و آنها را به سوی انقلاب سوق میداد. با همه علاقه و ارادتی که به آقای داستایفسکی بزرگ دارم. «شیاطین» کتاب خوبی نبود و اصلاً نتونستم با قصه و شخصیت ها ارتباط برقرار کنم. 📌«شیاطین» سیاسی ترین و عجیب ترین اثر داستایفسکی است. برای درک بهتر کتاب علم به چند نکته ضروری است. 📌 اثر بین سالهای 1871 و 1872 در «پیک روسیهی کاتکوف» به چاپ رسید؛ یعنی زمانی که جنبشهای نیهیلیستی در میان جوانان روسی بهتازگی شکل گرفته بود و آنها را به سوی انقلاب سوق میداد. 📌 داستایوفسکی این رمان را تحت تأثیر قتلی در مسکو نوشت که در سال 1869 اتفاق افتاد و طی آن یک دانشجو توسط چهار مهاجم کشته شد. این دانشجو که ایوان ایوانف نام داشت، قصد داشت از جامعهی زیرزمینی جدا شود، ولی از ترس اینکه اطلاعات را لو بدهد، کشته شد. 📌 «شیاطین» در نقد کسانی بود که میپنداشتند مسائل سیاسی و اجتماعی را میتوانند با اعمال خشونت حل کنند. 👈کتاب به صورت دانای کل روایت می شود و راوی قصه به واسطه دوستی و نزدیکی با همه شخصیت های داستان شاهد همه اتفاقات است و گاهی خودش یکی از شخصیت های داستان می شود. 👈 شخصیت اصلی کتاب «نیکلای وسیه والودویچ ستاوروگین» است. فردی مرموز و ساکت که با وارد شدن به شهر با همراهی «پیوتر ستپانویچ ورخاوینسکی» دست به شرارت واغتشاش و خشونت می زند. «شاتوف» دانشجویی که قصد جدا شدن از گروه را دارد به قتل می رسد... 👈با همه علاقه و ارادتی که به آقای داستایفسکی بزرگ دارم. «شیاطین» کتاب خوبی نبود و اصلاً نتونستم با قصه و شخصیت ها ارتباط برقرار کنیم 👈شخصیت ها گُنگ و سطحی بودند و قصه انگار توی خلأ اتفاق افتاده بود. قصه حول محور شخصیت ها و احوالات درونی آنها بود و هیچ توصیفی از مکان و زمان وجود نداشت. 👈 حضور بعضی از شخصیت ها و رابطه ها در قصه بی معنا بود و هیچوقت تکلیفشون معلوم نشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.