كتاب روايت زندگى مردى است كه بر خلاف باطنش تلاش مى كند بد اخلاق، خودخواه، مغرور جلوه كند. اما در نهايت تاب مقاومت در برابر محبت و سادگى و بى آلايشى يكى از همسايه هايش را ندارد و روند زندگى اش دستخوش تغييراتى مى شود كه باعث مى شود مخاطب رمان را موقع خواندن زمين نگذارد.