یادداشت آیدا، کتابخوار اکسوپلنت
1403/5/5
4.4
11
• داستانی بسیار درگیرکننده. کتابِ " کشفم کن " در ادامهی " خردم کن " اثر طاهره مافی نوشته شده. در این جلد، جولیت در کنارِ افرادی شبیه به خود در مکانی امن زندگی میکند. در " کشفم کن " مدام با رخدادهای خواندنی روبرو هستید که همین چند هیچ جلدهای قبلی را میزند. جذابیتِ این موضوع، که خیلی از رازها آشکار شدند و جولیتِ کوچولوی ما روبه قوی شدن پیش میرود هم غیرقابل انکار است. قسمت عاشقانهی داستان نیز طوری نیست که دل مخاطب را بزند و اتفاقا برعکس، خیلی دلپسند و گیراست. پیشرفت خانوم مافی در این جلد واضحا به چشم میخورد و گمان میکنم رساندن ایرادات به صفر از رگ گردن نزدیکتر است؛ اما همچنان میتوانست نقوص کمتری داشته باشد. در برخی قسمتها همه چیز کش داده شده و مخاطب دست به دعا میشود که پس وارنر کو؟ چرا شخصیت اصلی مرد باید بعد از نیمی از کتاب تازه وارد داستان شود؟ با اینکه من همیشه طرفدار پسرفرعی داستان هستم اما گذشتن از آرون وارنر واقعا نشدنیست. البته که کنجی عزیزم را نمیشود نادیده گرفت. آنقدر فوقالعاده هست که اگر ته داستان تنها بماند و یا اتفاقی برایش بیافتد تا چند روز افسردگی مهمان من خواهد بود. از جذابیت شیپ کنجی و جولیت نگویم که واقعا ترکیبشون چیز جالبتری از آدام و آرون در میاد. صحبت درمورد پدر سه نقطهی وارنر را هم به زمان دیگری موکول میکنم و فعلا به ابوالفضل عباس میسپارمش. اگر این جلد را خوانده باشید متوجه میشوید که اینجا تازه شروع داستان جذاب جولیت و وارنر است. آنقدر جذاب که قطعا با تمام احترامی که به ترجمه خانوم سعادت دارم دیگر منتظر ترجمه نمیمانم. ازینکه توانسته بودم یکی از اتفاقات را پیشبینی کنم واقعا خوشحالم و وای از قسمتی که آرون گفت " بهش شلیک کن تا یه گلوله خالی کنم تو سرت " من همونجا قلبمو جا گذاشتم. در آخر با اینکه ممکن است کتاب برای فانتزیخوانهای کارکشته زیاد خوشایند عمل نکند اما قطعا برای تازهکار ها مجموعه خردم کن را پیشنهاد میدهم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.