یادداشت آوین شیخ ها
1403/5/18
سخن گفتن درمورد براهنی دشوار است و درمورد اشعاری که در ظل الله سروده است، به مراتب دشوار تر. این اشعار اندازه ی زندان پهلوی چرکند و اندازه ی شاعری که جرئت می کند از زندان انقدر بی پرده بنویسد، آزاد. و البته که برای من، براهنی متعهد دقیقا همان چیزی است که دنبالش می گشته ام. و اما توصیه به خواندن ظل الله نمی تواند توصیه ای عمومی باشد، چون این اشعار، شعر هایی اند که اندازه ی ظلم و جور سیاهند، درشان تجاوز هست، قتل و درد و مرگ و بدبختی و هم هست. ولی به جایش از تاریک ترین نقاط وجودی انسان برخاسته است که نخواندنش می تواند از دست دادن تجربه ی تکرار نشدنی ای باشد. *بخشی از شعر مردم زندان، دارای زجر و رنجی که انسان برای انسان تدارک می بیند: .... ساعتی بعد در سلول زن همان پستان ها را در دهن طفل شیر خواره اش می نهاد دختر چارده ساله ای را می شناسم که ترس از شکنجه عادت ماهانه اش را مختل کرده بود یک بار از هر شش ماه عادتش می شد یک بار از هر چهار روز و پسری بیست و دو ساله را می شناسم که سی و چهار کیلو وزنش بود و دوازده ساعت کتک خورد و حرف نزد و مرد **و تازه این تمام دوزخی نیست که** **من می شناسم** پ. ن: براهنی برای چاپ مقاله ای در سال 1351 دستگیر شده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.