یادداشت مسعود آذرباد
1402/1/14
یک ذهن نظامی معمولا اینطوری نمینویسد. دقیق، با جزییات، موشکافانه، همراه با صمیمیت و سادگی. نشان میدهد با یک نظامی اهل کتاب و مطالعه طرفیم. نشان میدهد از چیزی نمیترسیدم یک خودنوشت معمولی نیست. از چیزی نمیترسیدم همانطور که از زیرعنوانش پیداست زندگينامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی است. حرف زدن درباره یکی از مشهورترین و محبوبترین شخصیتهای دهه اخیر ایران و حتی جهان، عبث است. همه او را میشناسند و از جایگاهش خبر دارند. اما از چیزی نمیترسیدم با سادگیاش،با روان بودنش، با صمیمیتش آدم را مجذوب خود میکند. حاج قاسم بیهيچ ترس و نگرانی از پسزمینه خانوادگیاش میگوید. در کلامش برتری جویی نیست. اعلام گزارشی است از آنچه که بوده. هم از لحظات شیرین زندگیاش گفته هم از تلخکامیها و رنجها و شکستها. حاج قاسم بیش از هر چیزی سیر مبارز شدنش را نشان میدهد. مبارزی که از همان ابتدا مبارز نبوده است. مبارزی است اول طرفدار شاه بوده اما راکد نماندن و حقیقتجو بودن و خداخواهیاش او را به مسیر درست کشانده است. متنی که حاج قاسم برای ما به یادگار گذاشته است نشان میدهد آدمهای بزرگ از همان اول بزرگ نبودهاند، اما سعی کردهاند جوهره بزرگی و بزرگواری را در خودشان پررنگ کنند. عواملش هم زیاد است. محیط، ژنتیک، خانواده، تربیت، گروه همسال، معلم و مربی. حاج قاسم به فراخور به همه اینها و نقششان در زندگیاش پرداخته است. اما با اتمام کتاب یک حسرت بزرگ در دلت میماند. چه میشد زنده میماندی و باقیاش را روایت میکردی؟
(0/1000)
نظرات
1402/1/15
به نظرم در حق حاج قاسم خیلی کوتاهی شده. زمانی که ترور شد، روزنامه اسرائیلی تیتر زد :((ترور قرن)). یعنی اینکه آنها می دانستند چه کسی را ترور کردند اما ما شاید اصلا ندانیم و نخواهیم دانست چه کسی را از دست دادیم. به نظرم کسی یک منطقه وسیع به بزرگی غرب آسیا را از حقلوم افراد حیوان صفتی همچون داعش بیرون بکشد، در هر کشوری مجسمه طلای آن را در میادین شهر نصب خواهند کرد. اما در اینجا دریغا...
1
زهرا قاسم زاده
1402/1/14
0