یادداشت آتنا 🌿✨

        .به نام خدا .
این کتاب بوی شهریور رو میداد بوی تابستونی گرم اما گاهی بارونی 
شب های پرستاره ای که گاهی اوقات به نظرت هیچ ستاره ی درش وجود نداره .. صدای موج های دریا و اقیانوس رو میشنیدی ...و حال دلت خوب میشد .. 
نمی تونم بگم یک شاهکار بود .چون نبود .
اما مگه ما از یک کتاب چی می‌خوایم ؟شاید حال خوب و گاهی قطعا حال خوب 
داستان ساده ای بود قابل حدس ملایم لطیف 
اما به من زندگی می بخشید من با این کتاب  زندگی کردم لایه صفحه  های این کتاب اشک هایم را مثل یک خاطره به جا گذاشتم..
و بیشتر از همه برای کال گریستم .
برای عشق شیرینش و آرزوهای بزرگش 
یک ستاره کم دادم چون فکر میکنم نویسنده می تونست بهتر به داستان کشش بده و بهتر بنویسه اش .. 
اما به نظرم این کتاب ارزش خوندن رو داره . شاید هم این کتاب برای من خیلی  ارزشمند واقع شده .. نمی‌دونم .
اما اینو خوب می‌دونم که گذشته مثل یک خاطره است و تموم شده 
و حال همین الان است و آینده وجود ندارد  و قرار است ما بسازیمش . 
در هر دوره ای از زندگی برداشت ات از کتاب ها عوض و عمیق تر میشه .....
کاش روزی من هم لایه یک کتاب  نامه ای در انتظارم باشد .
نامه ای با طعم نوجوانی و زندگی ..