یادداشت فاطیما

        تقابل رابرت و سوفی با بزرگترین و قدیمی ترین راز نقاش و معمار مشهور ، لئوناردو داوینچی...
رابرت لانگدان ، استاد نمادشناسی و نویسنده ی چیره‌دست به طور اتفاقی در جریان قتل مدیر موزه لوور به عنوان مضنون شناسایی میشه. درست همون موقع که دنیا دور سرش بهم می‌پیچه و آینده اش شروع میکنه به تار شدن ، سوفی نوو ، مامور کدگشایی پلیس فرانسه به کمکش میاد و بعد از کلی موش و گربه بازی با پلیس ( که طی حرکتی آمریکایی همیشه پلیس یه قدم عقب تر از پروتاگونیست هاست و فقط یه جاست که سر وقت میرسه و اونجا آخر کتابه 😅 ) و درس های نماد شناسی تصویری و متنی ، به رازهای دینی و خانوادگی زیادی  دست پیدا میکنن و در این راه با دوستان و دشمنان زیادی همراه میشن...
بله ، کل داستان همینه. خط به خطش اسپویل داره، پس فقط میرم سراغ بررسی کلی :
۱- اگه با معماهایی که پایان شفافی ندارن مشکلی ندارید برید سراغش. اتفاقا داستان خوبی داره و برای هرکسی که حداقل یه بار فیلم یا کارتون یا موزیک ویدیویی رو از لحاظ رنگ و نماد و غیره بررسی کرده باشه ( یا دیده باشه ) ، لذت بخشه
۲- حتما موقع خوندنش اطلاعات تصویری که مترجم بهتون میده دم دستتون باشه. مثل عکس نقاشی شام آخر یا باغ لذت های دنیوی . حتی میتونید از قبل شروع کنید تحقیق کردن درمورد دستاوردهای داوینچی و همچنین اختراعات نصفه و نیمه اش.
۳- به نظرم شخصیت پردازی خیلی تند و سریعی داره. با اینکه ۴۴۰ صفحه است ولی انگار توی ۹۰ درصد کتاب ، کاراکترها فقط وسیله ای برای بیان رمز و راز ها و عریان کردن حقایق هستن و تازه تو ۱۰ درصد باقی مونده ، ما هم انسانیت اسقف اعظم رو داریم ، هم گناهکاری سایلس و هم عشق بین اون دو تا خوره ی معما ! 
دن براون عزیز ، گرگ که دنبالت نکرده بود عجله ات واسه چی بود🥲
و یه خبر خوب : پیدا کردن ویلن خیلی آسونه :) لذت یافتنش رو از دست ندین :)
۴- نکته آخر اینکه نویسنده ( خدا خیرش بده ) نیومده بالای منبر تا کاملا خواننده رو مسحور دانسته هاش بکنه. حدود ۴۰ درصد کد ها و رازهایی که داخل کتابن قابل حدسن و این کار ، که ذهن ما هم برای پیدا کردن اونها درگیر بشه به نظرم از سری محبوبیت های داستان برای هر کسیه که ژانر mystery رو می‌پرسته. 
هنوز مزه  پیدا کردن رمز آخر زیر زبونمه 🫠
سرتون رو درد نیارم ، کتابیه که نمیتونید زمین بگذارینش. با اینکه پایان فیلم هندی طورش پتانسیل اینو داشت که خیلی بهتر جلوه کنه ، ولی باز هم پیچش داستان شما رو داخل هزارتوش گیر میندازه و برای رسیدن به هدف نهایی مشتاق ترتون میکنه.
حتی اگه هدف نهایی در هاله ای از مه پنهان شده باشه.
.
به امید دیدار دوباره بین صفحات کتاب ♡