یادداشت مسعود بربر
1400/12/1
درباره «#روایت_شناسی تاریخنگارانهی #تاریخ_بیهقی» نوشتهی #محمد_راغب، انتشارات پژوهشکده #تاریخ_اسلام «روایتشناسی تاریخنگارانهی تاریخ بیهقی» نوشتهی محمد راغب، به راستی کتابی یگانه است، از چند رو و صدالبته در مختصر مجال پیش رو نه به آن همه میتوان پرداخت و نه به هیچ کدام آن اندازه که باید. در ذهن داشته باشیم که تاریخ بیهقی حدود ۳۰ مجلد بوده که تنها از نیمه جلد پنجم تا جلد دهم آن باقی مانده است. محمد راغب در کتاب خود ابتدا توضیحی بسیار مختصر اما مکفی درباره مفاهیم «ترتیب»، «بسامد» و «دیرش» از دیدگاه ژرار ژنت ارائه میکند و سپس قدم به قدم به بررسی همین مفاهیم زمانی در بخشی از تاریخ بیهقی میپردازد، از مرگ سلطان محمود تا روی کار آمدن نهایی سلطان مسعود غزنوی. جمله به جمله متن را به پارههای زمانی تقسیم میکند و ویژگیهای هر پاره زمانی را بررسی میکند: نابهنگامی، آیندهنگر یا گذشتهنگر بودن، نسبت آن پاره زمانی با زمان راوی، نسبت آن پاره زمانی با زمان متن (که آغاز روایت موجود ملاک آن قرار گرفته است)، دیرش متن و مواردی از این دست. بر اساس این ویژگیها جداولی از ویژگیهای جزء به جزء بخش انتخاب شده از تاریخ بیهقی ترسیم شده و بر آن اساس شکافهای زمانی و نتایج جذاب دیگری درباره متن تحلیل شده است. کاری که باعث شده کتاب برخلاف تمام کتابهای حوزه روایتشناسی که تاکنون به زبان فارسی منتشر شدهاند، تنها ترجمه نظریههای شناخته شده، ترجمه بررسیها و «درباره»های نظریههای شناخته شده و ترجمه تحلیلها و گردآوریهای مرتبط با نظریههای شناخته شده نباشد، بلکه متنی به تمام معنی تالیفی باشد و از این جهت بیگمان کتابی یگانه در حوزه روایتشناسی است (صدالبته تا آنجا که دانش اندک نگارنده اجازه اظهارنظر در این باره میدهد). از سوی دیگر کتاب نه تنها به تمامی تالیفی است که به تمامی کاربردی هم هست. یعنی نمایشِ درخور و یگانهای از کاربست آن چیزی است که همواره تنها و تنها نظریهاش را خواندهایم. برای نمونه در ادامهی کتاب مقایسه این ویژگیهای تاریخ بیهقی با دیگر کتابهای تاریخی که به این وقایع اشاره دارند را میبینیم و نحوه ارجاع و ارتباطشان با تاریخ بیهقی (بینامتنیت) بررسی میشود و بر اساس ویژگیهای روایی آن ارجاعها جذابترین بخش کتاب برساخته میشود: گمانهزنیهای بسیار جذابی درباره بخش ناموجود و از دست رفته تاریخ بیهقی از محتوای وقایع («مایهی داستانی») گرفته تا ویژگیهای روایی («طرح داستانی»). دربارهی کتاب بیش از اینها میتوان گفت و نوشت که فرصت و مجالی بیش از مجال مختصر شبکههای اجتماعی میطلبد اما شاید تنها افزودهی بایسته به آنچه تا اینجا گفته شد آن باشد که ادامهی راه کتاب هم برای باقی تاریخ بیهقی و هم در ادامه تحلیل ارجاعات و جداول بخش پایانی و هم در تلاشی گستردهتر و مفصلتر برای گمانهزنی درباره بخشهای ناموجود، میتواند گردآوردهای سترگ و ماندگار درباره تاریخ بیهقی فراهم آورد. گلهای هم اگر بتوان مطرح کرد شاید از جنس اختلاف نظری چشمپوشیدنی باشد در برخی برابرنهادها همچون «طرح داستانی» که نگارنده به دلایل گوناگون آن را برابرنهاد مناسبی نمیداند و دیگر این که به «دیرش» در کتاب سهمی کمتر از آنچه درخور است اختصاص یافته البته شاید بدان دلیل که از دید نگارنده دیرش متن و گوناگونی آن در پارههای مختلف تاریخ بیهقی یکی از خصایص مهم متن دبیر بزرگ ماست که اثری پیشرو از تاریخ بیهقی ساخته و شاید هم دقیقا به همین دلیل که بسیار بیش از این ارزش پرداختن دارد و فرصتی بیش از این میطلبیده است سهمی آن گونه که باید از کتاب نیافته تا فرصتی بهتر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.