یادداشت فاطمه تخمهچی
1404/1/24
یا نور یادداشتی بر رمان یلدا کنار تو نوشته فاطمه نفری "یلدایی که یلدا را به آرزویش میرساند" رمان نوجوان "یلدا کنار تو" نوشته فاطمه نفری است که انتشارات مهرستان آن را به چاپ رسانده. این کتاب ۱۷۰ صفحهای گوشههایی از زندگی دختری ۱۴ ساله به نام یلدا را به ما نشان میدهد. یلدا دختری صبور و مستقل است. او کتاب خواندن را خیلی دوست دارد و یکی از اهدافش این است که نویسنده بشود، اما مشکلات زندگی گاهی او را از پا میاندازد. یلدا خواهر هفت سالهای به نام روشنا دارد. این دو خواهر دوستداشتنی، از غم بزرگ اختلافات و جر وبحث پدر و مادر در زندگیشان رنج میبرند. شروع داستان با نبودن مادر به مخاطب، نشان داده میشود. مادری که قهر کرده و نیست و بچههایی که در نبودِ مادر باید زندگی را راه ببرند. اما علت اختلافات برمیگردد به موقعیت و جایگاه پدر و مادر. پدر مهندس فروشگاهی بزرگ در مشهد است و مادر پزشک است. پزشکی که به او پیشنهاد مدیریت در بیمارستانی دور از شهر محل زندگیشان شده... مادر دنبال به دست آوردن موقعیت کاری بهتر است و قصد دارد محل زندگیاش را تغییر بدهد، پدر اما مخالف این تغییر است. مابین این اختلافات یلدا مثل شمعی است که هر روز قدش کوتاهتر از روز قبل میشود. غصه هر روز آوار قلبِ یلدا میشود و تنها اتفاق خوشایندِ یلدا، آمدن خانم فروغی معلم جدید انشا است که مثل اسمش فروغ و روشنیِ راه یلدا میشود تا او را از تاریکی به سمت روشنایی و نور هدایت کند. اما درواقع خانم فروغی تنها شعلهای از نور هدایت است. منبع و معدن نور اصلی جایی دیگر است. یلدا در شهر مشهد زندگی میکند، در مجاورت معدن نور. در مجاورت شمس الشموس. یلدا همسایه امام رضاست و در شهری نفس میکشد که سایه امام رئوف بر سر اوست. رد پای مهربانیهای امام رضا از همان صفحات آغازین داستان لابهلای واژهها نمایان است. در جایجای داستان، عزیز (مادربزرگ یلدا) پناه میبرد به امام رضا و به یلدا هم توصیه میکند که حرفها و خواستههایش را تنها به امام بگوید و حاجتش را تنها از او بخواهد. پایان داستان هم ختم میشود به مهربانی امام رضا. در داستان رنگ و بوی اصالت خانوادههای ایرانی را میبینیم. رفت و آمد دوستانه و صمیمانه فریده و فریبا (مادر و خاله یلدا) دوستیهای عمیق و زیبا در داستان به خوبی مشهود است تا جایی که اوج داستان را میتوان در دوستی یلدا و مینا خلاصه کرد. در کش و قوس ماجرا، یلدا که به خاطر اختلافات مادر و پدر حال و روز خوبی ندارد، در مورد دوستش مینا دچار قضاوت عجولانه میشود و همین مسئله باعث کدورت و ناراحتی بین آنها میشود، اما کمی بعد متوجه میشویم که مینا رفاقت را در حق دوستش تمام میکند و دلسوزانه و از ته دل به دوستش کمک میکند تا به موفقیت برسد. داستان به صورت من راوی و از زبان یلدا شخصیت اصلی داستان روایت میشود. نویسنده علاوه بر مشکلاتی که ممکن است کودکان و نوجوانان به خاطر مسئله طلاق والدین با آنها روبهرو شوند به طور ظریف و هنرمندانه مفاهیم ارزشمندی مثل اعتماد نکردن به غریبهها و کودکآزاری را هم در خلال داستان آورده. مخاطب در پایان داستان با شب یلدا روبهرو میشود، شبی که یلدا قهرمان قصه با همت و صبوریاش و با وصل شدن به دریای نور (امام رضا علیه السلام) به آرزویش میرسد. ✍️فاطمه تخمهچی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.