یادداشت
1401/12/22
(در طول این نوشته، انسان به معنی کلی آن به کار میرود.) چرا یونانیان؟ در طول تاریخ، گاه گاه در گوشه و کنار جهان اقوامی ظهور کردهاند که انسانهای ترازی در آنها میزیستند. آن چیز که این انسانها را از باقی ابنای بشر متمایز میکند بداعت آنها و تاثیر گذاریشان بر انسانهای بعد از خود است. به عبارت دیگر قبل از این انسانها، کسی شبیه آنها نبوده و بعد از آنها بسیاری تلاش کردند که شبیهشان بشوند. برای تقریب به ذهن و به عنوان نمونه میتوان از انسان صدر اسلام، انسان ایران باستان، انسان انقلاب کبیر، انسان انقلاب اکتبر و به زعم بنده انسان انقلاب اسلامی نام برد. یکی از انسانهای خاص در طول حیات بشری یونانیان باستان بودند. هرچند اساطیر را میپرستیدند، هرچند حکومت واحد نداشتند، هرچند بیچیز بودند اما حیاتشان ثمری داشت که هنوز پررنگترین نقش را در زندگی ما دارد. متافیزیک ثمری است که ما هنوز (چه بدانیم چه نه) با آن زندگی میکنیم. بلکه بیشتر؛ ساحت مهمی از زندگی ما را متافیزیک میسازد. اولین بار انسان یونانی بود که با گذشت از دنیای اسطورهای یا پیشا متافیزیکی، به ساحت پرسش از حقیقت گام گذاشت. عرضم تمام. آن انسان (انسان یونانی) با آن نحو روجوع به هستی و کشف حقیقت (متافیزیک) بینسبت نیست و از این رو «یونانیان».
10
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.