یادداشت Soli
1404/4/14
_ ریچل با لحن خاصی گفت: «هدف وسیله رو توجیه میکنه. این رو باید رو آرم رسمی شرارت بنویسین. یه بنر گنده باید آویزون کنید و و روش بنویسین هدف وسیله رو توجیه میکنه.» بالاخره، بالاخره این کتاب رو هم خوندم و دونده هزارتو رو بعد از پنج سال تموم کردم. جلد قبل کمی آروم و... بیفایده بود. این یکی رو بیشتر دوست داشتم. و چون مدت زمان خیلی خیلی زیادی از خوندن سهگانهی اصلی گذشته بود، منم یه جاهایی همراه شخصیتها شوکه میشدم. هی میخوندم و هی به همهی اتفاقایی که بعدا قرار بود براشون بیفته فکر میکردم و غصه میخوردم. :دی نفرتم از ترزا عمیقتر شد، ولی باز هم یه جورایی دلم براش میسوخت. میزان خشونتش دیگه اونقدرا برام آزاردهنده نبود. فکر کنم عادت کردهم؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.