یادداشت میم صالحی فر

شردرمن؛ ناشناس
        چند وقتی هست که برحسب اتفاق افتاده‌ام روی دور خواندن کتاب‌هایی که خودم به‌شان می‌گویم کتاب‌های دوران گذار از کوکی به نوجوانی.  منظورم کتاب ‌هایی است که نه آنقدر متن کمی دارند که تصاویرشان بیشتر به چشم بیاید و نه انقدر متن زیادی دارند که در انها خبری از تصویر نباشد.
بعد از ماروین نارنجی که خیلی دوستش داشتم و کتاب دیگری از همان نویسنده(لوئیس سکر) یعنی مدرسه کنار جاده( یا ترجمه‌ی دیگر مدرسه کجکی)، قرعه به نام شِرِدِرمن افتاد، کتابی که خیلی خیلی اتفاقی باهم اشنا شدیم و بعد از انکه نظرات مثبت زیادی راجع به‌اش خواندم، و هم اینکه هر چهار جلدش در طاقچه موجود بود، به سراغش رفتم.
 شخصیت اصلی پسری نابغه اما دست و پا چلفتی به اسم نولان است. تا اینجا با یک تیپ تکراری رو‌به روایم اما کمی که در داستان جلو برویم، نولان، برای تلافی کارهای شرورترین پسر مدرس, یعنی بوبا که در مدرسه هیچ کس از آزارهای زبانی و فیزیکی‌اش در امان نیست، او را سوژه‌ی تکلیف مدرسه‌اش می کند و برای انجام این کار حتی یک سایت می‌زند! اسم سایتش را هم می‌گذارد شردرمن shredderman بر وزن اسپایدر من و بتمن و به معنای پسر غوغاگر! و واقعا در برای جمع اوری اطلاعات برای سایتش، گرفتن عکس های لازم، تبلیغ سایتش و ... غوغا می کند.😂😂😂
انتهای داستان هم به نظرم یکی از بهترین پایان‌ها بود، چرا که یکهو پسر بد داستان تبدیل به یک پسر خوب و درس گرفته از عواقب کارهایش نمی‌شود، بلکه اطرافیان و هم کلاسی‌هایش یاد می‌گیرند که چطور باید با او رفتار کنند.

(شاید اگر اشکالات ویرایشی و کمبود پانویس‌ها در بعضی جاهای مهم نبود،  ۴.۵ ستاره به کتاب می‌دادم)
      
46

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.